هفته نامه مرودشت، رضا فلاح–
متأسفانه چندین سال است که سایه ی سنگین خشکسالی بر منطقه ی ما افتاده است و براحتی با این پدیده ی طبیعی نمی توان مقابله کرد و با بی تدبیری برخی مسئولان نیز خشکی زمین و هوا بیشتر می شود.
چاه ها مرتب آب را از اعماق زمین بالا می کشند و زیر پای ما را خالی می کنند تا با لرزه های کوچک و فرونشست زمین، جای خالی آب ها پر شود و دیگر سفره ی زیر زمینی برای ذخیره آب در سال های پر بارش وجود نداشته باشد.
همچنان مدیران بحران را چندان توانایی “مدیریت بحران” نیست و استعفا هم نمی دهند؛
شاید هم اراده ای برای انجام آن نیست.
اما چه خوشمان بیاید، چه نیاید، “بحران” اوضاعش خیلی بحرانی شده!! برای مثال: پارسال چاه هایی با عمق زیر ١٠٠ متر، حدود دو اینچ آب داشتند ولی پس از مجوز جابجایی با عمق حدود ٢٠٠ متر، چاه همسایه خشکید. حالا چاه های ٢٠٠ متری دو اینچ آب دارند؛ یعنی باز جابجایی، عمق بیشتر و پر نکردن چاه قبلی!؟
و باز خشکیدن چاه همسایه؟!
خشکاندن سفره های زیر زمینی و چاه های کشاورزان همسایه با وام حفر چاه!؟
یک سوال دیگر!!
راستی چرا همه ی کشاورزان اجازه ی حفر چاه ندارند؟؟
عده ای سالهاست آب های زیرزمینی را رایگان استفاده می کنند و چاه ها را عمیق تر می نمایند اما عده ای اجازه حفر چاه ندارند؟؟ چرا بین دو کشاورز در سال های خشکسالی این قدر تفاوت وجود دارد؟؟ شاید خونشان رنگین تر است، شایدم محصولشان خوشمزه تره!
عده ای می توانند چاه زده و زمین های همسایه که اجازه حفر چاه ندارند را ارزان اجاره کنند یا بدتر از آن، بخرند و با لوله کشی زیرزمینی، آب چاه را تا چند هزار متر به مزارع دیگر انتقال دهند!!!
خب؛ من دیگه حرفی ندارم خدمت مسئولان مربوطه … فقط چند سوال که می تواند موضوع مطالب بعدی باشد:
-دلیل شکاف های متعدد زمین در مناطق مختلف مانند تخت جمشید، نقش رستم یا روستای شول چیست!؟
– فصل آبگرفتگی خیابان هفت تیر نزدیک است. فاضلاب در چه وضعیتیه؟
-از ستاد بحران چه خبر؟ موبایل ها شارژ دارن؟
-پیاده رو های کمربندی چرا پیاده رو نیستند؟ (بیشتر محل کار کسبه هستند) -کشاورزی و صنعت که از دست رفت. از برنامه های گردشگری که نقل محافل بود، چه خبر!؟
-تخریب سیلوهای گندم حریم تخت جمشید در چه حال است!؟
-بحران واقعی کدام است: قهر طبیعت یا برخی مدیران بی کفایت؟؟