۱۵:۱۹:۲۴ - دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۴
جان سخت ها…/ گفتگو با عوامل نمایش “نترسک”، راه یافته به جشنواره بین المللی تئاتر کودک همدان
مقدمه: نمایش «نترسک» نوشته خالق استواری، به کارگردانی محمدرضا فلاحی، به جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان راه یافت. بازیگران و عروسک گردان های این نمایش عبارتند از: محمدرضا راستگو، بصیرت اکبری، خالق استواری، محمدرضا جعفری، لیلا همایون و مهدی روزگار. “نترسک” کاری از گروه «تقاطع» است که به عنوان تنها نماینده منطقه

natarsak  (10)

مقدمه: نمایش «نترسک» نوشته خالق استواری، به کارگردانی محمدرضا فلاحی، به جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان راه یافت.

بازیگران و عروسک گردان های این نمایش عبارتند از: محمدرضا راستگو، بصیرت اکبری، خالق استواری، محمدرضا جعفری، لیلا همایون و مهدی روزگار.

نترسک کاری از گروه «تقاطع» است که به عنوان تنها نماینده منطقه جنوب کشور در این جشنواره حضور خواهد داشت. به بهانه این کار بزرگ، همراهشان شدیم:

 

جناب فلاحی در خصوص راه یابی نمایش نترسک به جشنواره بین المللی کودک بیشتر توضیح بدهید.

این اثر، کاری از گروه “تقاطع” است که از میان ۱۳۷ اثر ارسالی به دبیرخانه جشنواره، در جمع ۹ نمایش راه یافته به مرحله نهایی جشنواره بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان قرار گرفته است.

 

استان فارس نماینده دیگری در این جشنواره دارد؟

خیر. از منطقه جنوب کشور، تنها گروه نمایش مرودشت به مرحله نهایی راه یافته است. حتی از کلانشهرهای اطراف استان مثل اصفهان نیز اثری در این مرحله حاضر نیست.

 

پیش از این نیز در جشنواره همدان حضور داشته اید؟

بله. در سال ۹۱ با کار “سام بازیو جونیتو” که عنوان دوم نویسندگی برای آقای خالق استواری، مقام اول طراحی صحنه برای بنده، کاندیدای بازیگری، طراحی لباس و کار ویژه جشنواره را به همراه داشت و در سال ۹۲ با تئاتر “وقتی رویاهایم را گاز گرفتم” که مورد تقدیر گروهی قرار گرفت، در این جشنواره حضور داشته ام.

 

ورود شما به عرصه تئاتر کودک چگونه صورت گرفت؟ آیا تنها در همین عرصه فعالیت داشته اید؟

بنده از سال ۸۵ با کار “شب های آوینیون” کاری از محمدرضا راستگو، وارد عرصه تئاتر شدم. بعد از مدتی به سمت کار کودک جذب شدم و از سال ۹۰ به عنوان کارگردان در بخش کودک مشغول به فعالیت هستم.

 

چرا به فعالیت در حوزه کار کودک علاقه دارید؟

به دلیل ظرفیتی که در این بخش برای آموزش دادن به کودکان وجود دارد، و از آنجایی که دیدیم در مرودشت کار جدی تئاتر، مورد نیاز کودکان است، احساس کردیم می توانیم برای کودکان شهرمان کاری انجام دهیم.

در حال حاضر بیشتر کارهایی که حتی در استان برای کودکان انجام می شود، جنگ شادی است. ما حس کردیم می توانیم آغازگر راهی جدید باشیم.

 

استقبال از کارهایتان چگونه است؟

استقبال عمومی، به دلیل کم توجهی پدر و مادرها به نیازهای کودکانشان، کم است. آن تعداد از تماشاگرانی هم که به سالن می آیند، اغلب خودشان مخاطب هستند و کودکانشان را هم به همراه می آورند. در حقیقت بیشتر مخاطبان ما، بزرگسال هستند نه کودک! ولی در مدارس ابتدایی، مدتی است که فضا تغییر کرده و علیرغم کم توجهی فضای مدیریتی حاکم بر آموزش و پرورش به این حوزه، مدارس استقبال خوبی از برنامه های نمایشی دارند؛ هرچند که هنوز تا وضعیت مطلوب بسیار فاصله داریم. البته با حضور جناب بهفر حیدری در سمت معاونت آموزش ابتدایی آموزش و پرورش امیدواریم شاهد اتفاقات خوبی در این حوزه باشیم.

 

لابلای صحبت های خود اشاره کردید که سطح کاری که ارائه می دهید از استان بالاتر است

بله. سال ۹۱ با اساتیدی در این حوزه آشنا شدیم از جمله خانم هنگامه مفید و آقای داوود کیانیان که تأثیر بسیار زیادی بر کار ما داشتند. پیش از آن نیز کارهایی را آماده کرده بودیم و اجراهایی مثل “این خر، دیگه خر نمیشه”، “این هم یه فکریه”، “سام بازیو جونیتو” و … داشتیم. وقتی با این افراد آشنا شدیم دیدیم چقدر این حوزه جذابیت و ظرفیت های زیادی دارد. در حقیقت این جشنواره باعث شد راهی را پیدا کنیم که بتوانیم به صورت تخصصی کار خود را ادامه بدهیم.

Saber

گفتگو را با محمدرضا جعفری از دیگر فعالان تئاتر کودک و نمایش خیابانی ادامه دادیم.

جناب جعفری شما نیز از مسیری که در حرفه تئاتر طی کردید، برای ما بگویید.

از ۸، ۹ سالگی به دلیل فعالیت برادرم، با تئاتر آشنا شدم. از سال ۸۴ تصمیم گرفتم که تئاتر را به صورت جدی دنبال کنم. یک سال اول را به صورت آموزشی در بیشتر گروه ها به عنوان بازیگر و عوامل، کار کردم. اولین تجربه بازیگری ام “مردی روی نیمکت” بود که به دلیل اجرای ضعیف من، خراب شد! این تجربه خوبی برای من بود. با کار “تولد یک پروانه” به کارگردانی خانم بصیرت اکبری در نقش یک «ملخ» شروعی دوباره داشتم و در جشنواره های مختلفی حضور یافتیم.

 

شخصأ به بازیگری علاقه نداشتم تا اینکه از سال ۹۰ ناخودآگاه در جشنواره کودک و نوجوان که در مرودشت برگزار شد، تصمیم گرفتم کار کودک انجام دهم. آنجا با بچه هایی که در حوزه کودک کار می کردند آشنا شدم و این آشنایی موجب همکاری در تئاتر های بعدی آقای فلاحی شد.

 

شما به غیر از تئاتر کودک، در زمینه نمایش خیابانی هم فعالیت دارید. در این خصوص بیشتر توضیح دهید.

بله. امسال یک کار نویسندگی مشترک با آقای علی اکبر جعفری داشتم که کارگردانی آن به عهده خودم بود و آقایان مهدی زارع و آرش غلامی در این کار بازی کردند. آقای فلاحی و خانم همایون نیز مشاور و دستیار بنده بودند.

 

موضوع این کار چه بود؟

نمایش فوق در خصوص بحث مهم ولی مورد غفلت واقع شده “محیط زیست” بود. بحثی که در کشور ما تنها در حد یک شعار باقی مانده. از اهمیت درختان می گوییم ولی آنها را قطع می کنیم تا ویلا بسازیم. از کمبود آب می گوییم و آن را هدر می دهیم. به عنوان عضو کوچکی از جامعه هنرمندان، وظیف داشتم که در طول سال حداقل یکی دو کار در مورد اهمیت محیط زیست انجام دهم تا شاید تلنگری باشد برای جامعه پیرامونم چرا که اگر همینطور ادامه دهیم شاید تا ۱۰، ۱۵ سال آینده کشورمان به یک بیابان تبدیل شود.

 

اساس نمایش خیابانی بر چه مبناست؟

کار نمایش خیابانی “شعار دادن” است البته در میان مردم و به منظور هشیار ساختن آنها. در نمایش خیابانی، بازیگران شعار می دهند تا در ذهن عابرانی که از کنار آنها رد می شوند، سوال ایجاد نموده وحداقل بخشی از پیام خود را به آنها منتقل کرده و ذهن آنها را درگیر مسئله کند. مثلأ کودک از مادرش بپرسد چرا درختان را قطع می کنند؟ چرا نباید آب را هدر داد؟

 

مدت زمان استاندارد یک نمایش خیابانی چقدر است؟

بستگی به مسائل مختلفی دارد ولی بین ۱۰ تا ۳۰ دقیقه زمان خوبی است البته این برای تئاتر خیابانی است که ما در ایران فاقد آن هستیم و کاری که ما ارائه می کنیم، نمایش خیابانی است.

 

پس می توان گفت یکی از کاربردهای این نوع نمایش، در مباحث و موضوعاتی است که نیازمند «فرهنگ سازی» هستیم.

بله. دقیقأ.

 

با این تفاسیر، یکی از مشتریان و حامیان کار شما باید ادارات و نهادهای فرهنگی و اجتماعی باشند. آیا در مرودشت این مسئله وجود دارد؟

خیر. نمایش خیابانی به دلیل اینکه به روی صحنه نمی رود و در مکان های عمومی مثل پارک ها اجرا می شود، بلیط فروشی نداشته و طبیعتأ بازدهی مالی ندارد. بنابراین نیاز است که ارگان هایی مثل شهرداری، فرمانداری، محیط زیست و … که با مردم و فرهنگ سازی برای آنها سر و کار داشته و حتی نیازمند آن هستند، از این کار حمایت کنند تا هزینه ها جبران شود. اتفاقی که الآن در شهرهایی مثل تهران، شیراز و … در حال می افتد و در شهری مثل مرودشت یک ضرورت است.

 

متأسفانه علیرغم اینکه ما این پتانسیل را در بخش هنر برای فرهنگ سازی ایجاد کرده ایم، هیچ اداره و نهادی در سطح شهر هنوز به اهمیت و قابلیت این حوزه پی نبرده و موضوعی را برای کار، از ما نخواسته است تا برای آموزش به شهروندان بسازیم. همیشه خودمان کاری را می سازیم و بعد که به مسئولین مراجعه می کنیم در قدم اول با احترام از ما استقبال می کنند، تشویق می کنند، و از اینکه برای فرهنگ شهر تلاش می کنیم، از ما تقدیر می نمایند.

 

اما وقتی می گوییم که ما شغلمان این است و در کنار عشقی که به شهرمان داریم، باید درآمدی هم داشته باشیم، سریع تغییر موضع داده و هزار و یک توجیه از جمله: سهم فرهنگی خود را در برنامه دیگری کار کرده ایم، بودجه نداریم، ان شاء الله کارهای بعدیتان و … می آورند. تا الآن هم هیچ اتفاقی نیفتاده و حمایتی صورت نگرفته است. این بسیار ناراحت کننده است و انسان را از ادامه تلاش برای شهر و فرهنگ آن دلسرد می کند.

 

بارها گفته ایم که همه چیز را رها کنیم و برویم دنبال آب و نانی برای خودمان ولی به هنر وابسته شده ایم و نمی توانیم.

 

نمایش های خیابانی جشنواره هم دارند؟

بله. ما کار خود را برای جشنواره مریوان فرستادیم که به دور دوم راه یافت. جشنواره ای هم در فسا برگزار شد که ایرادات غیرفنی از کار گرفته شد که گروه تصمیم به انصراف گرفت.

 

در سطح شهر اجرا داشته اید؟

یکی دو هفته است که شورای شهر و شهرداری قرار است کمک هزینه ای حدود یک میلیون به ما پرداخت کند تا بخشی از هزینه کار تأمین شود و بتوانیم حداقل هزینه عوامل را بپردازیم ولی این امر محقق نشده و هنوز از نظر مالی دچار مشکل هستیم.

 

فکر می کنید این کار، بتواند مخاطب جذب کند؟

بله حتما. ما این کار را چند بار در فضای بیرون خانه فرهنگ اجرا کرده ایم و مورد استقبال عابران نیز قرار گرفته است. زمانی که برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید، موفق می شوید. زمانی در همین شهر مرودشت، مخاطبان زنگ می زدند و می پرسیدند تئاتر روی صحنه ندارید؟ یک زمانی مرودشت دو تا سه هزار تماشاگر خاص داشت. چون تعداد نمایش های اجرا شده، زیاد بود، آن هم کارهای جدی. الآن بیشتر از کارهای طنز استقبال می شود تا درام و تراژدی. ذائقه مردم را ما مشخص می کنیم. همیشه هم نیاز نیست مردم بخندند. گاهی هم باید به آنان تلنگر زد. آنها را به تفکر در مورد آینده، به ویژه در مورد آینده خانواده ها وا داشت؛ آن هم در زمانه ای که بین نسل ها به ویژه در خانواده ها، شکاف افتاده و درک متقابل بین اعضا در حال کم رنگ شدن است.

 

ویژگی نمایش خیابانی چیست؟

بازیگری در سراسر دنیا در زمره مشاغل سخت و هم ردیف کارهایی مثل کارگری در معدن، رانندگی و … قرار می گیرد. در این میان کارنمایش خیابانی را دشوارترین سبک کار می دانند چون بازیگر باید بداهه بسیار قوی و خلاقیت بالایی داشته باشد تا بتواند شرایط متغیر محیطی را کنترل کند. نمایش خیابانی در محیط های عمومی اجرا می شود و هر لحظه ممکن است هر اتفاق پیش بینی نشده ای رخ دهد، تماشاگری وارد کار شود، حرفی بزند و ….. در چنین شرایطی بازیگر باید بتواند داستان نمایش را حفظ کرده و در عین حال به آن تماشاگر نیز پاسخ مناسب دهد.

 

با این سختی ها، چرا این سبک را انتخاب کرده اید؟

نمایش خیابانی برای من لذت بخش است چون در دل خود مردم اتفاق می افتد. مردم را هم می توانی وارد داستان کنی. فکر کنید که یک تماشاگر را وسط کار کشیده و بتوانی او را بازیگر کنی! حس خوبی است که بتوانی فرصتی را برای دیده شدن و شنیده شدن در اختیار اطرافیان قرار بدهی. این کار می تواند در آینده نیز برای او پیامدهای شیرینی داشته باشد.

 

تئاتر در عین اینکه می تواند فرصت مناسبی برای انتقال مفاهیم و پرورش قوه تفکر و خلاقیت وباشد، همواره به عنوان یک مقوله لوکس در نظر گرفته می شود. برای جذب مخاطب به این حوزه باید از کجا شروع کرد؟

برخی اوقات دوستان گلایه می کنند که فرهنگ تماشای تئاتر ایجاد نشده است. به آنها می گویم از خود و خانواده هایتان شروع کنید. فرزندان خود را عادت دهید. در بخش های مختلف هنر مثل نقاشی، موسیقی، مجسمه سازی و… ظرفیت های زیادی وجود دارد، منتها در کشور ما هنر، دولتی است پس باید خود دولت حمایت بیشتری داشته باشد که این امر نیز محقق نمی شود.

 

در حال حاضر فرهنگ سازی ارگانها، اغلب از طریق نصب بنر صورت می گیرد در حالی که اگر همین هزینه ها صرف یک نمایش خیابانی با همان موضوع شود، اثرش به مراتب بیشتر خواهد بود.

 

در شهرهای بزرگ مثل شیراز به وفور می بینید که افراد عادی به اجرای هنرهای خود مثل نقاشی، موسیقی و … می پردازند یا حتی به صورت گروهی به مردم قلم مو می دهند و آنها را تشویق می کنند که نقاشی بکشند. اهمیت اجراهای خیابانی در شهرستان ها بسیار مورد غفلت واقع شده است.

Jafar       Gholi

جناب فلاحی، با توجه به اینکه در زمینه بسیار ظریف و مهم کودک کار می کنید، از چه منابعی جهت غنای مباحث و علمی ساختن آثار خود در انتقال مفاهیم کمک می گیرید؟

زمانی که موضوع پروژه ای مشخص می شود مثلأ «ترس»، گروه دور هم جمع می شوند. کتاب می خوانیم، در مورد موضوع تحقیق نموده و نظریات روانشناسی را بررسی می کنیم، از روانشناس مشاوره می گیریم، از هر فردی که بدانیم در آن زمینه مشخص، صاحب نظر است و می تواند به ما کمک کند، نظر می گیریم. این نظرات، در پیشبرد متن به ما کمک شایانی می کند.

 

نکته مهم این است که ما تمام مراحل آماده کردن کار را به صورت گروهی و کارگاهی انجام می دهیم. یعنی در حقیقت ذهن ۵، ۶ نفر در این مسئله درگیر است.

 

در کار خود، از کسی الگوبرداری می کنید؟

فلاحی: به طورکلی در تئاتر متُدهایی وجود دارد که آنها را به کار می بردیم ولی در ادامه راه، با نگرش خودمان ترکیب شده و به شیوه مختص خودمان دست یافته ایم و الآن به اینجا رسیده ایم که می توانیم سه سال در جشنواره بین المللی حضور داشته باشیم. این روش، حاصل ذهن انسان هایی است که در لحظه شکل می گیرد. الگو برداری نیست.

 

در هنر، نگاهی وجود دارد که می گوید: «چرایی مهم نیست، چگونگی مهم است». برای مثال این که ترس چیست، مسئله چندان مهمی نیست، بلکه مهم این است که چگونه با آن مقابله می کنیم. ما قرار نیست کسی را نجات بدهیم ولی می توانیم مسائل را پیش روی آنها بگذاریم. به جرأت می توانم بگویم در مرودشت، به راه و شیوه مختص خودمان رسیده ایم.

 

به عنوان افرادی که در مرودشت برای کودکان کار کرده اید، مهم ترین نیازهای کودکان شهر را چه می دانید؟

فلاحی: اگر زندگی بچه ها را به دقت بررسی کنیم می بینیم که کودکان ما فقط دو چیز را در زندگی به دست می آورند، یکی پدر و دیگری مادر. توجه و شناخت ویژه ای از کودکان صورت نمی گیرد. همین عدم درک صحیح از نیازهای کودک، باعث می شود مشکلاتی در شخصیت فرد به وجود آید که حتی اگر این کودک، روزی پزشک هم شود، دچار مشکل باشد.

 

این مسئله در شهر مرودشت نمود بیشتری دارد، چون مسئولانی که متولی برنامه ریزی های فرهنگی برای کودکان و نوجوانان این شهر هستند، سرگرم فعالیت های عمرانی و اقتصادی و … شده و آنها را فراموش کرده اند. شورای شهر مرودشت در چندسال گذشته چه اقدامی در خصوص ارتقای فرهنگ این شهر انجام داده است؟ در حالی که بسیاری از معضلات فرهنگی این شهر، سر میدان اصلی و پیش چشم آنها قرار دارد، مثل کودکانی که اسفند دود می کنند، بچه ای که واکس می زند. برایشان فرهنگ اهمیت ندارد، ضعیف ترین عملکرد فرهنگی که وجود داشته است، عملکرد فرهنگی همین شوراست. بخشی از این موضوع برمی گردد به اینکه انتخاب های ما مرودشتی ها، اغلب بر اساس قومیت گرایی است و کسانی معمولا پیروز انتخابات می شوند که طایفه های بزرگتری دارند نه تخصص بیشتر. برخی از اعضای شورا حتی طرز برخورد با افراد را هم به درستی نمی دانند و برخی مواقع شاهد رفتارهایی از سوی ایشان هستیم که باورکردنی نیست.

 

جعفری: در پاسخ به سوال شما باید پرسید که: کودکان ما چه لازم ندارند؟! این کودکان به همه چیز احتیاج دارند؛ از نیازهای اولیه زیستی گرفته تا نیازهای روحی آنها، در همه زمینه ها ضعیف عمل کرده ایم. حتی بحث تغذیه بسیاری از کودکان ما نیز مشکل دارد. وقتی نیازهای اولیه کودکان حل نشود، صحبت از آموزش و غذای روح آنها دشوار است.

 

در حال حاضر هرکاری که می بندیم، نزدیک به ۲ تا ۳ هزار بلیط رایگان را در مناطق محروم شهر توزیع می کنیم تا کودکان بیایند و برنامه ها را ببینند، بخندند، شاد شوند و لذت ببرند. من علاقه ای به بازیگری ندارم ولی وقتی روی صحنه می روی، حرفی می زنی که کودکان شاد می شوند و لذت می برند، بزرگترین افتخاراست که دوست دارم آن را بارها تجربه کنم. فکر می کنم رسالت خود را انجام داده ام. دوست دارم وقتی کاری انجام می دهم، تمام کودکان شهرم بیایند و آن را ببینند.

 

در پایان اگر صحبت دیگری باقی مانده است، می شنویم.

فلاحی: سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

جعفری: تشکر از شما و همکارانتان در هفته نامه مرودشت.

 

«هفته نامه مرودشت»

 «گفتگو از آرزو اسماعیلی»


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر