خبر را در صفحه اصلی ببینید
خبر را چاپ کنید
۹۶/۰۳/۰۳ ۰۸:۰۸
شناسه خبر : 19546

سوم خرداد…

هفته نامه مرودشت، علی کشاورزی-   در تاریخ هر ملت روزهایی است که فراموش شدنی نیست   و ایران زمین، این کهن بوم میهن بزرگ، سرشار است از روزهای بیاد ماندنی و افتخارآمیز   روزهای فراموش نشدنی و افتخارآمیز، که گاه با شادی همراه نیستند، اما غرورآفرین و بیاد ماندنی اند   همچو آن روز ...

22447

هفته نامه مرودشت، علی کشاورزی-

 

در تاریخ هر ملت روزهایی است که فراموش شدنی نیست

 

و ایران زمین، این کهن بوم میهن بزرگ، سرشار است از روزهای بیاد ماندنی و افتخارآمیز

 

روزهای فراموش نشدنی و افتخارآمیز، که گاه با شادی همراه نیستند، اما غرورآفرین و بیاد ماندنی اند

 

همچو آن روز که جمشید از جنگ دیوان بازگشت و به شکرانه ی پیروزی، جشن نوروز را بنیان نهاد

 

همچو آن روز که آرش جان بر تیر نهاد

 

همچو آن روز که سیاووش از آتش گذشت

 

همچو آن روز که کوروش وارد بابل شد

 

همچو آن روز که کمبوجیه مصر را مسخر ایران ساخت

 

همچو آن روز که خشایارشا، آتن را فتح نمود

 

همچو آن روز که آریوبرزن رو در روی سکندر گجسته ایستاد

 

همچو آن روز که خراسانیان، این پارتیان راستین، به رهبری ابومسلم، طومار امویان را در هم پیچیدند

 

همچو آن روزها که دلاوران طبرستان، راه بر حکمرانان اموی و عباسی سد کردند

 

همچو آن روز که یعقوب لیث به فرستاده ی خلیفه گفت:” من مردی رویگرزاده ام و ….”

 

همچو آن روز که که آزادمرد سبزواری، به مردم گفت: “مغول ها دیروز سرزمین تان را اشغال کردند، امروز شراب خورده و زنان تان را می طلبند، پا بر غیرت می گذارید یا شمشیر به دست می گیرید؟” و بدین سان آن شهر خاستگاه سربداران شد

 

همچو آن روز که امامقلی خان، کشتی های پرتغالی ها را در سواحل جزایر قشم و هنگام، در هم شکست

 

همچو آن روز، که غیرت آذری ها اجازه نداد، زنان شان شب درکنسول روس، زندانی شوند و کنسولخانه را بر سر گریبایدوف آوار کردند.

 

همچو آن روز که رییس احمد تنگستانی، در حالی که گلوله خورده بود و تفنگ از دستش رها شده بود، سنگی از زمین برداشت تا به سوی اشغالگران انگلیسی پرتاب کند، اما اجل مهلتش نداد.

 

همچو آن روز که رییس علی دلواری با دلیرمردان تنگستان و دشتستان، یک تنه رو به روی متجاوزان انگلیسی ایستادند.

 

همچو آن روز که قشقایی های فارس، در کوهها و دشتهای فیروزآباد، ره بر انگلیسی ها بستند.

 

همچو آن روز که آذری های دلاور، خطه ی افتخارآفرین آذربایجان را از لوث روس ها و دست نشاندگان آنان، پاک کردند

 

همچو آن روز که دلاوران ایران، با دست خالی، سی و شش شبانه روز، راه ورود بعثی ها به خرمشهر را، مسدود کردند

 

همچو آن روز که حسین فهمیده، نارنجک بر تن خویش بست و  با تن نحیف خویش به جنگ تانک های غول پیکر رفت.

 

همچو آن روز که پای اولین رزمنده ایرانی به خرمشهر رسید

 

همچو آن روز  که بر بلندای مسجد جامع خرمشهر که زخم هزاران ترکش در دل داشت، اذان فتح خوانده شد.

 

همچو آن روز که هزاران رزمنده در مسجد خرمشهر نماز گزاردند.

 

همچو آن روز که ممد نبود تا ببند شهر آزاد گشته….

 

همچو آن تک تک ثانیه ها که هشت سال دفاع مقدس نام گرفت.

 

همچو هر روز عاشورا در ایران

 

همچو آن روز که شهره ترین عاشقان این سرزمین، به نام شهیدان گمنام، در خاک غنودند.