۸:۲۳:۳۱ - دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵
گفتگو با افسانه محمدی، نویسنده کتاب “به عشق رهبرم…”
حضور بانوان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور به برکت انقلاب اسلامی، هر روز پر رنگتر می شود. بانوانی که با دشواری فراوان، سعی در شکوفا ساختن توانمندی های خود دارند. با یکی از بانوان موفق سیدانی گفتگویی انجام دادیم: –لطفأ خودتان را برای آشنایی بیشتر مخاطبان معرفی کنید.  افسانه محمدی هستم.

حضور بانوان در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور به برکت انقلاب اسلامی، هر روز پر رنگتر می شود. بانوانی که با دشواری فراوان، سعی در شکوفا ساختن توانمندی های خود دارند. با یکی از بانوان موفق سیدانی گفتگویی انجام دادیم:

afsane

لطفأ خودتان را برای آشنایی بیشتر مخاطبان معرفی کنید.

 افسانه محمدی هستم. سال ۶۵ در شهر سیدان متولد شدم.

 

علاقه به نوشتن را از چه زمانی در درون خود کشف کردید؟

 همیشه زنگ های انشاء را دوست داشتم. اولین رمان را در ۱۵ سالگی نوشتم. بعد از آن نیز داستان های زیادی هم نوشتم. به دنبال چاپ آنها بودم که به من گفتند چند میلیون تومان هزینه دارد. همین مسئله مسیر زندگی من را عوض کرد.

 

چگونه؟

مطالعه و علاقه باعث شد دست به انتخاب بزنم. از آنجایی که دوست داشتم روی پایم خودم بایستم و هزینه چاپ کتاب را به هر قیمتی به دست بیاورم، پس از اخذ دیپلم، با یک سرمایه کم، کسب و کاری را برای رسیدن به هدف و علاقه ام راه انداختم. خانواده ام مخالف بودند و اصرار داشتند که درسم را ادامه بدهم. اما من ادامه دادم و تا اندازه ای که هزینه مورد نیاز برای چاپ کتابم آماده شود، کار کردم.

 

آیا از این انتخاب پشیمان نیستی؟

من به دلیل علاقه خودم، دست به چنین تصمیمی زدم و از اینکه توانستم به هدفم که چاپ کتابم بود برم خوشحالم اما بی مهری برخی مسئولین، کتاب نخواندن مردم و… به مرور زمان باعث دلسردی می شود.

 

دلیل کم توجهی به کتاب در جامعه را چه می دانید؟

عوامل متعددی در این زمینه دخیل هستند اما بنظرم مهمترین آن، گسترش بیش از حد و بدون آگاهی استفاده از فضای مجازی است که در برخی موارد شکل اعتیاد به خود گرفته است. در همین کتاب نیز اشاره ای داشتم به جنگ نرم که از سوی دشمنان غربی برای محدود کردن اندیشه جوانان ما به راه افتاده است. لازم است خانواده ها و مسئولین به این مسئله رسیدگی بیشتری کنند و فرهنگ سازی لازم برای اتفاده از این وسیله و نرم افزارها صورت گیرد. این موضوع آنقدر مهم است که حتی مشیل اوباما بیان کرد استفاده از تلگرام و فیسبوک را برای بچه هایش ممنوع کرده است اما ما به راحتی آن را در اختیار کودکانمان می گذاریم.

 

آیا دلیل عدم تمایل مردم به کتاب خواندن را تنها باید در میان مخاطبان جستجو کرد؟

خیر. نویسنده ها هم گاهی فقط به علاقه خودشان فکر می کنند و مخاطب در نظر گرفته شود.

 

بعنوان نویسنده کتاب، چه ویژگی را در اثر خود می بینید که باعث شود مخاطب به خواندن آن متمایل و متقاعد شود؟

قهرمان داستان در پاراگراف اول، از زمان رضاشاه می گوید و اینکه در آن زمان، همه چیز خوب بوده و ارزانی و … بوده است. در حقیقت جوانی از جنس همین جوانهای امروزی که حرف های او برای مخاطبان چندان ناآشنا نیست، آنها را با خود همراه می کند. این داستان، زندگی یک دختر کُرد در یک خانواده ی بسته را نشان می دهد که در ادامه مسیر، با حقیقت روبه رو می شود. آنجاست که شخصیت رهبر فرزانه انقلاب را درک می کند و با تخریب ها آشنا می شود.

عکس روی کتاب را، جوانی با تیپ امروزی انتخاب کردم تا مخاطبان بدانند این کتاب را یک جوان از جنس خودشان نوشته است بدون تعصب درمورد دولت. شعر پشت کتاب نیز شعر نو و به صورت ترانه است که ترجیح دادم آن را جایگزین خلاصه کتاب کنم که اکثر نویسنده ها پشت جلد به کار می برند.

 

be eshq

هدف از نوشتن این داستان چه بوده است؟

جوانان ما، آن دوره را ندیده اند، برخی از این عدم آگاهی استفاده می کنند و سعی دارند گذشته را خوب نشان داده و دولت را مقصر تمام مشکلات معرفی کنند. بزرگترها آگاهانه تر نقد می کنند. هدف این کتاب، بیان این است که ما هم در بروز مشکلات و کم و کاستی ها نقش داریم. منصفانه تر به جامعه نگاه کنیم.

 

آِیا استقبال مورد انتظارتان از این کار صورت گرفت؟

متأسفانه خیر. البته استقبال و برخورد مردم خوب بود. کتاب را به چند نفر که حتی نسبت به مسائل مذهبی نیز بدبین بودند، معرفی کردم و اتفاقأ بازخورد خوبی نیز از آنها گرفتم اما متأسفانه مسئولین فرهنگی شهرستان و بخش سیدان، همکاری لازم را در این زمینه نداشتند.

من به عنوان یک جوان، پیرو سفارشات رهبرم و در راستای امر به معروف و نهی از منکر -به شیوه ای که در توانم هست- در تلاشم برای جامعه خود کاری انجام دهم. هیچ پشتوانه و آشنایی هم جز تلاش و علاقه خودم نداشته ام ولی ارگانهای فرهنگی برای اینگونه برنامه ها، بودجه دارند. با اینحال حمایتی صورت نگرفت.

 

سه ماه پیش، یک جلد از کتابم را به یکی از مسئولین فرهنگی سیدان که اتفاقأ خودشان از مشوقین من برای چاپ کتاب بود دادم. متأسفانه هنوز حتی کتاب را نخوانده است. مسئولین اینجا همه فقط وعده دادند. اداره ارشاد استان، ۴ ماه است که وقت رونمایی کتاب به من نداده است و می گوید بودجه نداریم!

در این میان، کتابم را برای بیت رهبری پست کردم؛ فکر نمی کردم آن را بخوانند. فقط اول کتاب نوشتم حمایتم کنید؛ حتی شماره هم ننوشتم. با اینحال خودشان از انتشارات، شماره بنده را گرفتند. دلخوشی ما فقط به همین حمایت های معنوی است وگرنه در شهرستان و بخش اقدامی صورتی نگرفته است.

 

و صحبت پایانی؟

کتاب، در جامعه و به ویژه شهر ما بسیار غریب است. در همین سیدان، خیلی ها هستند که به نویسندگی علاقه دارند و دوست دارند آن را دنبال کنند ولی راه آن را نمیدانند چون زیرساخت آن فراهم نشده است.

اگر کسی هم بخواهد آن را دنبال کند، باید مثل من با هزینه شخصی آن را چاپ کند به جز هزینه تایپ، جمع آوری اطلاعات و…

با اینحال در این میان، کسانی هستند که به ما روحیه می دهند از جمله خانواده و دوستانی همچون شما که وجودتان دلگرم کننده است.

 

هفته نامه مرودشت

«گفتگو از آیدا اسماعیلی»

  1. امین سجادیان   اسفند ۱۲, ۱۳۹۶  

    باسلام خدمت سرکار خانم محمدی موفقیت شما را برای انتشار کتاب جدیدی که باعث افتخار مردم سیدان شد تبریک میگویم با ارزوی موفقیت روز افزون شما در عرصه نوشتن واموختن راه و رسم زندگی کردن به همنوع خود

  2. امین سجادیان   اسفند ۱۲, ۱۳۹۶  

    اگر کاری از دست من قال انجام باشد با کمال میل استقبال میکنم

  3. حسین سحادیان   تیر ۴, ۱۳۹۸  

    با سلام و وقت بخیر از دیدن عکستون وپیشرفت در کارتون خوشحالم وبرای من باعث افتخار است نوبسنده ای از شهرمان داشته باشیم دوست دارم باشما درمورد نظرهای کاری و مشکلات احتماعی مثل اعتیاد بیشتر از تحربه شما استفاده کنم البته اگر نظر شما مثبت باشد و وقتش را داشته باشید


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر