خبر را در صفحه اصلی ببینید
خبر را چاپ کنید
۹۳/۰۹/۰۶ ۰۶:۱۸
شناسه خبر : 5035

آسفالت کوشک و پیراهن عثمان

پارس دشت، رضا فلاح- چندی پیش خیری به سرعت در رسانه های مکتوب ومجازی پیچید که باعث برانگیخته شدن حساسیت های عمومی گردید. این خبر در مورد آسفالت خیابان منتهی به گلزار شهدای روستای کوشک بود که این امر باعث مجادله لفظی رییس محترم شورای شهر وهمچنین شهردار شده بود.   درنگاه اول این اقدام ...

رضا_فلاح

پارس دشت، رضا فلاح- چندی پیش خیری به سرعت در رسانه های مکتوب ومجازی پیچید که باعث برانگیخته شدن حساسیت های عمومی گردید. این خبر در مورد آسفالت خیابان منتهی به گلزار شهدای روستای کوشک بود که این امر باعث مجادله لفظی رییس محترم شورای شهر وهمچنین شهردار شده بود.

 

درنگاه اول این اقدام شهرداری، غیر منطقی و توجیه ناپذیر بود و عده ای نیز فرصت را مغتنم شمرده وسوار براین موج تخریب شهردار شدند ولی اصل ماجرا چه بوده است؟ آیا مسائل عنوان شده بدون آگاهی و در جهت تخریب شهرداری می باشد یا مطابق حقیقت است؟ کمی تعمق در آن ما را به این فکر فرو می برد که آیا این شهردار سزاوار حمایت، تقدیر و تشکر است و یا سرزنش و تخریب؟ از قرار معلوم در سال ۸۶ رییس وقت شورای شهر، شهرداری را کتبا ملزم می نماید که در سه روستای همجوار و در هر روستا به میلغ ۷۵۰ میلیون ریال خدمات رسانی اعم از زیرسازی، تک لبه و … نماید که یکی از این سه روستا، کوشک بوده است.

 

در سال ۱۳۸۸ وبراساس همین تعهد، عملیات زیر سازی این خیابان در کوشک توسط شهردار وقت انجام می گیرد، پس از آن اهالی این روستا مرتبأ برای تکمیل تعهد به شهرداری مراجعه می کرده اند و برهمه روشن است که اگر اداره ای تعهدی را به شخص یا گروهی داشته باشد، این تعهد با تعویض رییس، تغییر نمی کند و هستند کشورهای همسایه ای که با هم قراردادها وتفاهم نامه های صد ساله می بندند واین تعهدات با تغییریافتن رییس جمهورها تغییر نمی یابد.

 

لذا درراستای عمل به همان تعهد، شهردار ناچار می گردد که آن را به اتمام برساند ودرهمین راستا مبلغی نیز درحدود ۳۰۰ میلیون ریال از آنان دریافت می نماید. حتی اگر شهردار نتوانسته بود این مبلغ را از اهالی محترم کوشک اخذ نماید، به لحاظ حقوقی و قانونی موظف می بود که این تعهد را تا انتها انجام دهد.

 

این مسئله از منظری دیگر نیز قابل طرح وبررسی است؛ همه شهروندان مرودشتی از اینکه خیابان ۱۷ شهریور تعریض گردیده است، خرسند و شادمان هستند و سوال اینجاست که اگر شهردار ۵۰ سال پیش این پیش بینی را می نمود و این خیابان را بجای ۱۲ مترکنونی، سی متر پیش بینی می نمود تا حالا این خیابان نیاز به تخریب منازل مسکونی وتعریض نداشته باشد، آیا همه ما به نیکی از ایشان یاد نمی کردیم؟ پس شهرداری موفق است که افق های دوردست را ببیند وافق ۱۰۰ سال آینده شهر را درذهن خود ترسیم کند و نه اینکه برنامه ریزی های وی یکساله وکوتاه مدت باشد.

 

شکی نیست که در آینده ای نزدیک، این شهر بواسطه نزدیکی به شیراز وهمچین آب وهوای مطبوعش، به سرعت توسعه پیدا خواهد نمود و توسعه این شهر در سمت جنوب شهر به واسطه رودخانه کر و در سمت شمال بواسطه تخت جمشید انجام نخواهد شد. در غرب شهر نیز به دلیل نزدیکی و مجاورت به راه آهن این توسعه بعید به نظر می رسد و تنها در سمت شرق است که این شهرامکان توسعه دارد و شکی نیست که درچند سال اینده روستاهای کوشک و رشمیجان در شهر ادغام می شوند. آیا بهتر نیست از همین الان ساخت وسازها، عمران و توسعه معابر دراین روستاها منطبق با اصول مدرن مدیریت شهری باشد؟

 

  در نتیجه انجام این تعهد، وظیفه شهرداری بوده و انجام آن نه تنها تخلف نبوده بلکه اتمام تعهدی می باشد که شهرداری قبلا ملزم به انجام آن شده و پس از زیرسازی حتی با تاخیر زیاد آن را به انجام رسانده است.  با برنامه ریزی و هماهنگی بین اعضای شورا و شهردار می توان از همین راه برای شهرداری درآمد زایی کرد و آن را گسترش داد و با سود آن به آسفالت معابر شهر پرداخت. آیا غیر از این است؟

 

بر اساس مستندات، این شهردار پرتلاش وعلمی نیازمند حمایت است وعلم کردن پیراهن خونی عثمان و تخریب آن بدلایل غیرمنطقی و اغراض های سیاسی خارج از عدل و انصاف و در جهت تضعیف کل مجموعه  می باشد.