۱۳:۴۷:۱۲ - پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۳
مهد کودک ها را دریابید!
توضیح: این مطلب با اشاره به کودک آزاری تأسف بار مهد کودک اردبیل نگاشته شده و بی شک، سهم آن دسته از مدیران و مربیان دلسوزی که پشت درهای بسته و تحت نظارت خداوند، ارزش اجتماعی و شخصیت خردسالان را پاس می دارند، محفوظ و قابل قدردانی است.   چند روز قبل که خبر کودک

004014

توضیح: این مطلب با اشاره به کودک آزاری تأسف بار مهد کودک اردبیل نگاشته شده و بی شک، سهم آن دسته از مدیران و مربیان دلسوزی که پشت درهای بسته و تحت نظارت خداوند، ارزش اجتماعی و شخصیت خردسالان را پاس می دارند، محفوظ و قابل قدردانی است.

 

چند روز قبل که خبر کودک آزاری در یکی از مهدهای کودک اردبیل پخش شد، پسرم که حالا یازده ساله است اخمی کرد و گفت: «بابایی، یادم به مهد کودک خودمان افتاد!». من که خاطرات آن روزها را فراموش کرده بودم با کنجکاوی پرسیدم: مگر در مهد کودک شما هم کسی را کتک می زدند؟ و او جواب داد: «مطمئن نیستم اما به جز مربی مان خاله الهام، رفتارمدیران مهد و بقیه با بچه ها خوب نبود. آن ها بدخلاق و غرغرو بودند و همیشه ما را تهدید می کردند».

 

یادم به اتفاقات مهد کودک پسرم و رفتارهای عجیب و غریب مدیران عصبی مهد که اتفاقا هر دو نفرشان مجرد بودند و سن و سال بالایی داشتند! افتاد. یادم آمد که پسرم از دشنام هایی که راننده سرویس به رهگذران و سایر رانندگان می داد و آب دهانی که از پنجره بیرون می انداخت! گلایه داشت.

 

دقیقا یادم هست یک روز پسرم به من گفت که مدیر مهد با عصبانیت (و بخاطر شیطنت های معمول کودکانه) مرا کشان کشان به دفتر مهد برده و با عصبانیت تهدیدم کرده که :«پرونده ات را زیر بغلت زده و اخراجت می کنیم!». آن روز به زحمت توانستم به فرزند شش ساله و گریانم بقبولانم که هیچ کودکی بخاطر شیطنت، از مهد کودک اخراج نمی شود و پرونده هیچ کودکی زیر بغلش! گذاشته نمی شود اما خاطره این رفتار عصبی و پرخاشگرانه مدیر، هنوز در ذهن او بجا مانده است.

 

واقعیت علمی و آزموده شده این است که دوران کودکی و اتفاقات آن، زیربنای بزرگسالی و رفتارهای دوران بلوغ است. از همین روست که کشورهای پیشرفته و آنان که برای تربیت نسل فردا اهمیت و ارزش قائلند همواره می کوشند تا بهترین افراد را برای آموزش و تربیت مقاطع سنی پایین تر بکار گیرند. واقعیتی که متاسفانه در جغرافیای ما کمتر مهم شمرده شده و بهای کمتری به آن داده می شود.

 

بدلیل شیطنت های ناشی از کودکی، رفتارهای غریزی و نیاز به مراقبت های مادرانه، کمتر آموزگاری را پیدا می کنید که تمایل به کار کردن با کودکان و بویژه گروه سنی قبل از دبستان داشته باشد. هر کجا هم اشتغال بکاری در این زمینه وجود دارد اغلب ناشی از دو عامل است:

۱٫    کار بهتری پیدا نشده است.

۲٫    در آمد آن چشمگیر بوده و بعنوان یک تجارت پرسود، به صرفه است.

 

آموزش و پرورش صحیح کودکان در سنین پایین آن قدر جدی است که علاوه بر سفارش اکید به جدی گرفتن آن در متون دینی ما، از سوی تمام اندیشمندان و صاحب نظران علوم اجتماعی و روانشناسی کودک توصیه شده است. پیامبر(ص) می فرمایند:  مَنْ کانَ عِنْدَهُ صَبِىٌّ فَلْیَتَصابَ لَهُ . هر کس با کودک سروکار دارد، با او کودکانه رفتار کند و امام على(ع) می فرمایند:  لا أدَبَ مَعَ غَضَبٍ. با خشم، تربیت ممکن نیست.

 

چه کسی است که نداند مردان و زنان دارای اعتماد به نفس و خود ساخته، نتیجه توجه و پرورش صحیح و هدفمند کودکان در دوران خرد سالی هستند و برعکس، مردان و زنان عصبی، سرخورده و نا امید، محصول سیستمی هستند که در آن سرکوب کردن مطالبات کودکان و خردسالان، امری عادی و روزمره است.

 

روانشناسان اجتماعی و کسانی که در زمنیه جرایم اجتماعی تحقیق و تجربه کرده اند نیک می دانند که اغلب بزهکاری های بزرگسالی، ریشه در ناملایمات دوران کودکی دارد و کودکان سرخورده و منکوب شده، آینده ای تاریک و بی فروغ دارند. از همین روست که وظیفه مهدهای کودک در جامعه ما خطیر و حیاتی است و ضروری است که نظام آموزشی ما وقت و انرژی بیشتری برای سامان دادن و نظارت بر این مراکز اختصاص دهد. مدیران و مربیان مهد های کودک باید بدانند و توجیه شوند که در حال تربیت نسل آینده این مملکت هستند و به همین دلیل حق خطا ندارند.

 

وظیفه بهزیستی و سایر نهادهای مسئول است که در شکل گیری مهدهای کودک و نحوه فعالیت آن، نظارت فعال و نظام مند داشته باشند. این نظارت شامل سه مرحله است:

 

۱٫    نظارت قبل از تاسیس: شامل دقت و کنکاش در پیشینه تربیتی و خانوادگی موسسان و مربیان مهد های کودک و سایر عوامل حاضر در فضای مهد. روشن است که بکارگیری افراد دارای بحران های روحی، انحرافات اخلاقی، پرخاشگری، عصبیت و عقده های اجتماعی نمی تواند به هدف غائی از تاسیس مهد های کودک که همانا «آماده کردن کودکان امروز برای ساختن جامعه فردا» است، منتهی گردد. بکار گیری افراد مستعد، مودب و خانواده دار به مصداق ضرب المثل «پیشگیری بهتر از درمان است» بخش مهمی از مشکلات احتمالی مهدهای کودک را مرتفع خواهد کرد.

 

۲٫    نظارت در مراحل فعالیت: در این مرحله بایست نظارت دقیق، هدفمند و ادواری بر نحوه کار مهد های کودک انجام گرفته و رفتار مدیران و مربیان مهد با کودکان به دقت زیر نظر گرفته و ارزیابی شود. تجربه نشان داده که افراد همیشه سلامت روانی یکسانی ندارند و ممکن است بر اثر اتفاقات روزمره، توان رفتاری آنان کاهش یابد. رفتار نادرست و غیر انسانی مربی کودک آزار مهد کودک اردبیل، شاید برآمده از مشکلات شخصی و گرفتاریهای خانوادگی و اجتماعی وی بوده که اگر زودتر کشف و مرتفع گردیده بود، کار به اینجا نمی رسید.

 

۳٫    نظارت پس از پایان دوره فعالیت: هر مهد کودک باید بصورت شفاف و پارامتریک مورد ارزیابی قرار گرفته و نقاط ضعف سیستم آموزشی و نیروی انسانی آن گوشزد گردد. پرونده هر مهد کودک در زمینه «رفتار با کودکان و موفقیت در دستیابی به هدف های آموزشی و اجتماعی» باید همواره مفتوح بوده و تمام جزئیات، بدون مماشات در آن درج گردد. رتبه بندی مهدهای کودک بر اساس استانداردهای موجود و معرفی به مردم، راهی است برای ایجاد رقابت سالم، ارتقاء مهدهای کودک و تلاش در مسیر بهبود این پایگاه موثر اجتماعی.

 

همگان می دانیم که مدیران مهدهای کودک، بعضا با هدف کاستن از هزینه های جاری اقدام به بکارگیری نیروهای دارای تجربه پایین تر و حق الزحمه ارزان تر می کنند و همین انتخاب نادرست، می تواند زمینه ساز بروز بحران های بعدی باشد. نیروی کار بر آمده از خانواده های دارای الگوی رفتاری نامناسب، نمی تواند مربی قابلی برای شکل دهی به رفتارهای کودکان ما باشد. کسی که الگوهای شریفی چون صداقت، امانتداری، وفای به عهد، نوعدوستی، فداکاری، همدردی و… را درون خانواده خویش و عمیقا تجربه نکرده باشد به هیچ عنوان قادر به انتقال این مفاهیم به نوباوگان حاضر در مهدهای کودک نخواهد بود. استفاده از این افراد -که حتما جویای کار بوده و حس ترحم ما را نیز بر خواهند انگیخت-  چه بسا خسارات جبران ناپذیری را ببار خواهد آورد.

 

مطلب مهمی که از دید سیستم آموزشی و متولیان این بخش دورمانده، تمرکز بر مفهمومی انسانی بنام «عشق به کودکان» است که فقدان آن می تواند هر مربی مهد کودک را به هیولایی تبدیل کند که آزردن کودکان را امری طبیعی و حتی ضروری دانسته و ریختن داروی خواب آور در غذای کودک، بستن دست و پا و تنبیهات بدنی را “حق مسلم خویش” بداند. مدیران مهد های کودک قبل از انتخاب این شغل حساس و خطیر، ابتدا باید بر دوران کودکی و الگوهای رفتاری خود تمرکز کرده و از علاقه قلبی خویش به کودکان اطمینان حاصل کنند سپس این الگو را در بکارگیری مربیان و تمامی پرسنل مهد بکار گرفته و افرادی را دعوت بکار کنند که محبت و دید روشنی نسبت به کودکان داشته و عقده های دوران کودکی خود را بر سر فرزندان مردم، آوار نسازند.

 

مدیر و مربی مهد کودکی که دانسته یا نادانسته به کودکان خردسال “تهدید، تحقیر، تنبیه و یا توهین” روا می دارد در پروسه ای تاسف بار مشغول نسل کشی است و هر فرد مسئول که مسئولیت خود را فراموش کند و سهم خود را در این فرآیند اجتماعی بخوبی ادا نکند، شریک جرم و همدست اوست.

  1. محمد دبیری   مرداد ۱۱, ۱۳۹۳  

    ممنون از مطلب زیبایتون


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر