۷:۲۳:۰۹ - چهارشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۵
مهندس برومندی و چالش های پیش رو…
  هفته نامه، علی کشاورزی- در هفتم اسفند ماه سال گذشته، بالاخره، خرد جمعی مردم شهرستان های مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد به این نتیجه رسید که مهندس برومندی را برای بار دوم، به عنوان نماینده خود به مجلس شورای اسلامی بفرستد.   ضمن ادای احترام به تمام کاندیداهای محترم این دوره، باید خاطرنشان شد که

 ali-keshavarzi

هفته نامه، علی کشاورزی- در هفتم اسفند ماه سال گذشته، بالاخره، خرد جمعی مردم شهرستان های مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد به این نتیجه رسید که مهندس برومندی را برای بار دوم، به عنوان نماینده خود به مجلس شورای اسلامی بفرستد.

 

ضمن ادای احترام به تمام کاندیداهای محترم این دوره، باید خاطرنشان شد که مردم به چند دلیل، تصمیم نیک و شایسته ای گرفتند. اول این که سابقه اجرایی و آشنایی مهندس برومندی با مسایل شهرستان های حوزه ی انتخاباتی، بیش تر از رقبای ایشان بود. شاید کم تر نقطه ای در جغرافیای این سه شهرستان باشد که ایشان در به ثمر نشستن حداقل یک پروژه ی عمرانی  آن، نقشی نداشته باشند.

 

دوم، نمود عینی فعالیت های ایشان طی چهارسال گذشته برای بهبود زیرساخت های توسعه ی شهرستان های مربوطه، علیرغم وضعیت بحرانی بودجه های عمرانی دولت، که مردم را به حمایت از ایشان ترغیب کرد.

 

سوم، علاوه بر تجربه چهارساله ی ایشان در مجلس، وجود انبوه کارهای ناتمامی بود که ایشان در دور اول پیگیری کرده بودند و در صورت عدم راهیابی ایشان به مجلس، به احتمال زیاد، برای همیشه ناتمام می ماند.

 

مانند هر بازیگر صحنه ی سیاسی یا عملیاتی، بی شک بر عملکرد ایشان نیز انتقادات اساسی وارد است که شاید یکی از مهم ترین آن ها، فرآیند و حلقه ی ارتباطی ایشان با بدنه ی جامعه بود. بدون تعارف، مردم نماینده ای می خواهند که دم دست باشد، نه همنشین ملایک و از ما بهتران!

 

برخی از نمایندگان مجلس یک نکته ی اساسی را فراموش می کنند و آن این که آنان وکیل مردم هستند نه رییس آن ها. شاید بخشی ازاین تفکر هم از ناآگاهی مردم ناشی شود. در ایام انتخابات گزارشگر صدا و سیما از خانمی در تهران پرسید: “از این که می توانید رای دهید چه احساسی دارید؟” و وی پاسخ داد: “احساس خوبی دارم. حس می کنم به من اهمیت داده شده و برای من ارزش قایل هستند”.

 

این بی نوا با این که در پایتخت کشور زندگی می کند، هنوز نمی فهمد که توانایی رای دادن یک «حق» است نه یک صدقه.

 

سوال اینجاست که در این دور، مهندس برومندی با چه چالش هایی رو به رو است و باید چه روندی را اتخاذ کند؟

 

در جلسه ۹۴/۱۲/۲۰ خانه ی مطبوعات با ایشان، من خاطرنشان کردم که اگر کشور دارای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کارآمدی بود و در وزرات خانه ها و ادارات کل استان و ادارات شهرستان ها، نظام کارآمد مدیریتی حاکم بود، نقش نماینده در رشد و توسعه ی شهرستان ها، در سطح سیاست گذاری کلان، کفایت می کرد. اما با این اوضاعی که اکنون بر نظام مدیریت و برنامه ریزی کشور حاکم است و با این خیل مدیران ناکارآمد، طبیعی است که نماینده در ورطه ای می افتد که گاه باید وارد جزیی ترین امور یک پروژه شود. یعنی در سطح یک سرپرست پروژه باید درگیر کار شود.

 

دوره های پس از انقلاب شکوهمند اسلامی یکی یکی آمدند و رفتند.

– دوره ی اول، دوره ی شور و شعارهای انقلابی و درگیری های جنگ تحمیلی بود.

– دوره ی دوم را سازندگی نام گذاردند و …

– دوره ی سوم، حرکت به سوی جامعه مدنی نامگذاری شد.

-دوره ی چهارم، دوره ی انرژی اتمی و تحریم ها بود.

-دوره ی پنجم، را دوره ی تدبیر و امید خواندند و برجام و پساتحریم.

 

اما در بدنه ی کشور، اصلی ترین دغدغه ی مردم، “غم نان“ است. بحران بیکاری، بحران تورم و رکود، بحران آب، بحران خالی شدن روستاها و حرکت به سوی شهرها، بحران خروج صاحبان تخصص و سرمایه از کشور و بحران فساد و بزه کاری های اجتماعی که نتیجه ی منطقی بحران های برشمرده، هستند. بنابراین می طلبد که برای بالا بردن ضریب امنیت اجتماعی و اقتصادی به منظور افزایش ضریب ایمنی امنیت ملی، به مقوله ی اقتصاد و رفاه اجتماعی پرداخته شود.

 

در نوشتارهای پیشین گفتیم که اقتصاد مرودشت، ارسنجان و پارسارگاد، بر محورهای ذیل استوار است:

 

۱ – کشاورزی و صنایع وابسته

۲ – صنایع بزرگی هم چون آزمایش، دادلی، کارخانه ی قند، پتروشیمی

۳ – ترانزیت جاده ای و ریلی

۴ – گردشگری، شامل مواریث فرهنگی و اکوتوریسم

متاسفانه اکنون، وضعیت هیچ یک از آیتم های فوق مساعد نیست.

 

کشاورزی این سه شهرستان علاوه بر گرفتار شدن در بحران آب، از لحاظ سودآوری نیز فاقد توجیه اقتصادی است. تقریبأ باید بخش زراعت را از دست رفته فرض کرد. توجه داشته باشید که سخن از تناژ تولیدات زراعی نیست. حرف اصلی، سودآور نبودن این بخش است. باغداری نیز به دلیل عدم صادرات میوه و نبود صنایع تبدیلی مثل صنایع کنستانتره، آب میوه گیری و کمپوت و هم چنین فقدان زیرساخت هایی مثل سردخانه، وضعش از زراعت نیز نگران کننده تر است.

 

صنایع اصلی شهرستان مرودشت نیز به طور کامل نابود شدند، بلفر، آزمایش، دادلی، مجتمع گوشت و چرمینه از این جمله اند و تنها باقی می ماند کارخانه ی قند که کج دار و مریز به حیات خود ادامه می دهد و پتروشیمی که سهم مرودشت از آن، تنها استنشاق گازهای سمی و آلودگی زیست محیطی است.

 

از لحاظ ترانزیت، ارسنجان همواره در انزوا بوده است، پاسارگاد تقریبا بر نقش خویش باقی مانده است و با عبور راه آهن از کنار آن، می توان گفت که وضعیت آن بهتر هم شده است. اما مرودشت، هر روز بیش از بیش از فواید این ترانزیت شاهراه جنوب به مرکز، دور می افتد و کم بهره تر می شود. از امکانات ریلی هم فقط سوت قطار به گوش مردمش می رسد.

 

در بحث گردشگری، شهرستان های مرودشت و پاسارگاد توان های اعجاب آوری در آثار میراث فرهنگی ایران باستان دارند و اعجاب آورتر این که هنوز نتوانسته اند از این ظرفیت ها استفاده کنند. سهم عمده ی مردم این دو شهرستان از این آثار، خدمت رسانی به عنوان نگهبان، آبدارچی و نظافت چی بوده است.

 

جلوه های اکوتوریسم مرودشت، پاسارگاد و ارسنجان، نیز تاکنون هیچ گونه تأثیر اقتصادی برای مردم این مناطق نداشته است.

 

این چهار موضوع، اساسی ترین موضوعاتی هستند که مهندس برومندی باید در برنامه ی کار خود بگذارند. من بر این باورم که اگر با هوشمندی و درایت، روی این چهار محور توسعه، کار شود به نحوی که مردم، آثار آن را مشاهده کنند، مهندس برومندی -حتی بدون انجام تبلیغات مرسوم در ایام انتخابات- قادر به کسب رأی اکثریت مردم و ادامه حضور در منصب خدمتگزاری در مجلس یازدهم خواهند بود و در غیر این صورت، بهانه ای از ایشان پذیرفته نیست.

 

شاید اینجانب بتوانم، سرخط های کلان کارهایی که باید روی هر محور انجام شود را ارایه کنم. اما ترجیح می دهم که مهندس برومندی، با استفاده از نیروهای زبده ی سه شهرستان بزرگ مرودشت، ارسنجان و پاسارگاد، کارگروهی را مشابه سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، تشکیل داده و بر مشکلات فائق آیند.

 

یعنی هر شهرستان، از نیروهای متخصص همان شهرستان، دارای یک تیم تخصصی در زمینه های چهارگانه ی فوق باشد، سپس از بین این سه تیم تخصصی، یک تیم تخصصی برای هر سه شهرستان با همفکری و هماهنگی یکدیگر، نیاز سنجی و برنامه ریزی کنند.

 

البته به جز اقتصاد، این سه شهرستان در امور رفاهی و فرهنگی و آموزشی نیز دارای مشکلات عدیده ای هستند که باید آن ها را در قالب گروه های تخصصی مورد بررسی و برنامه ریزی قرار داد مواردی مثل:

 

– امور ورزشی

– امور بهداشت و درمان

– امور محیط زیست و منابع طبیعی

– امور عمرانی و زیر ساخت ها مثل راه، آب، برق، گاز، مخابرات و اینترنت

– امور شهری و برنامه ریزی های شهری

– امور فرهنگی، فرهنگسرا، آموزش در زمینه های مختلف

خلاصه آن که، سیستم بوروکراسی کشور، طی دهه های متوالی، ناکارآمدی خود را به بهترین شکل ممکن، به اثبات رسانده است. وقت آن رسیده که از خود مردم در اداره ی امور خودشان، کمک بگیرید.

 

جناب آقای مهندس برومندی، اگر نوشتار حاضر را مفید دانستید، از همین امروز، برای تشکیل تیم های تخصصی مورد نیاز خود اقدام کنید. اگر هم به نظر شما این پیشنهادات مفید نیست یا راهکار بهتری در نظر دارید، لطفا به اطلاع مردم برسانید.

 

علی کشاورزی

دکترای اقتصاد کشاورزی


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر