۲۰:۴۶:۵۵ - چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳
گفتگو با محمدحسین شجاعی مدیرعامل و مربی تیم فوتبال خلیج فارس مرودشت/ ظهور و افول ستارگان
برگزاری مسابقات باشگاهی فوتبال پیشکسوتان که برای اولین بار در تاریخ فوتبال مرودشت، انجام شد، فرصتی را فراهم آورد تا نسل جدید شهرستان، با چهره ها و افتخارات فوتبال مرودشت، بیشتر آشنا شوند. در حاشیه این رقابت ها فرصت مناسبی دست داد تا با محمدحسین شجاعی مدیرعامل تیم پرافتخار خلیج فارس مرودشت، به گفتگو بنشینیم

برگزاری مسابقات باشگاهی فوتبال پیشکسوتان که برای اولین بار در تاریخ فوتبال مرودشت، انجام شد، فرصتی را فراهم آورد تا نسل جدید شهرستان، با چهره ها و افتخارات فوتبال مرودشت، بیشتر آشنا شوند. در حاشیه این رقابت ها فرصت مناسبی دست داد تا با محمدحسین شجاعی مدیرعامل تیم پرافتخار خلیج فارس مرودشت، به گفتگو بنشینیم و سرگذشت این تیم محبوب مرودشتی را از ظهور تا افول، مرور کنیم.

 

-جناب شجاعی، از چه زمانی وارد ورزش شدید؟ باشگاه خلیج چگونه شکل گرفت؟
از ۱۳ سالگی و از خیابان حافظ مرودشت. آن موقع زمین استادیوم خاکی بود. «پاس» و «شاهین» مطرح ترین تیم های مرودشت بودند که زیر نظر آقایان قشقایی و آزادی فعالیت می کردند. روزی به آقای آزادی گفتم: ما را هم در بازی ها شرکت بدهید. ایشان اسم تیم را پرسید و من هم گفتم «خلیج فارس» و از همان زمان نام خلیج فارس در مرودشت با فوتبال گره خورد. تا حدود ۲۰ سالگی هم بازی کردم و بعد از آن به زندگی شخصی خود پرداختم.

در زمان ریاست حاج عبدالله استواری در سال ۶۸ بود که مجددا به خلیج برگشتم. خلیج فارس آمد و در همان سال اول، قهرمان شد. سپس با قهرمانی های متوالی در لیگ های استانی به لیگ کشور راه یافتیم.

 

-آیا فعالیت های ورزشی شما محدود به فوتبال بود؟
خیر. هر موقع کاری از دستم برمی آمد دریغ نمی کردم. زمان ریاست عبدالله استواری یک تیم کشتی نوجوانان را حمایت کردیم تا به مسابقات کشوری اعزام شوند. از همان تیم ۳،۴ نفر برای شرکت در مسابقات جهانی کانادا به تیم ملی دعوت شدند که محسن پودونکی هم در میان آنان بود.  ما تابلوی باشگاه فرهنگی-ورزشی خلیج فارس را هم بالا بردیم. فکرها و برنامه های بسیاری را برای این باشگاه در سر می پروراندم، از جمله فعالیت در رشته های مختلف و راه اندازی یک باشگاه فرهنگی-ورزشی، با این امید که مسئولین نیز در این راه قدمی بر میدارند و حمایت می کنند.

IMG_5487
-مگر این اتفاق نیفتاد؟
– داستان تیم خلیج مفصل است! زمانی که برای اولین بار در مسابقات کشوری حضور یافتیم و برای بازی با استقامت یزد، راهی آن شهر شدیم، بسیاری از تیم ها حتی نمی دانستند مرودشت کجاست! یکی از افتخارات تیم خلیج این بود که تمام تیم های بزرگ کشور که نام آنها تنها در رسانه ها به گوش مردم خورده بود، مثل سایپا، صنعت نفت، ذوب آهن، چوکای تالش، استقلال رشت، بانک صادرات ساری، ماشین سازی تبریز، شاهین بوشهر (به غیر از پرسپولیس و استقلال) را به این شهر آورد.

حتی یک بازی دوستانه با تیم ملی امید داشتیم. در آن زمان محمود یاوری تیم ملی را با کمک همایون شاهرخی هدایت می کرد، کریم باقری نیز کاپیتان تیم بود و بازیکنان دیگری مثل مهدی پاشازاده نیز درآن حضور داشتند که دو سال بعد بیش از ۱۰ نفر از آنان به تیم ملی بزرگسالان پیوستند.

زمستان بود، بارندگی شدید باعث شد بیش از ۳۰ سانت آب روی زمین جمع شود. نزدیک به ۷۰ نفر از علاقه مندان به فوتبال آمدند و زمین را طوری خشک کردند که بازی برگزار شود. مسئولین نیز به کنار تیم می آمدند ولی برای تبلیغ و گرفتن عکس های یادگاری! نمایندگان وقت مثل مرحوم جلیل رشیدی، برادر ایشان و حاج حسن شبانپور، خیلی به خلیج مدیون هستند. ما توقع کمک شخصی از کسی نداشتیم ولی کمک های عمومی نیز از ما دریغ شد.

 

-بودجه ای به خلیج اختصاص داده نمی شد؟
– خیر، حتی زمان آقای هاشمی رفسنجانی و در دوره ریاست آقای صدیقی بر اداره تربیت بدنی مرودشت، از سوی مجلس و نماینده وقت مرحوم رشیدی، کمک ۵۰ میلیونی برای تیم خلیج فارس گرفته شد که معادل ۵۰ میلیارد الآن ارزش داشت و به تمام تیم های آن موقع تعلق می گرفت. کدخداپور فرماندار وقت مرودشت، گفت که این بودجه برای ورزش مرودشت جذب شده است! با این حال ما موافقت کردیم که ۱۰ میلیون از آن بودجه در اختیار ما قرار گیرد و بقیه آن صرف مصارف عمومی ورزش مرودشت شود. شاید باور نکنید اما کدخداپور تنها  ۵۰۰ هزار تومان از آن پول را به ما داد!!

مسئولین وقت باید روزی بابت این مسائل، در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند. ما برای بچه ها قواره های زمین ۲۰۰ متری گرفتیم. تمام کارهای آن را نیز انجام دادیم که بازیکنی دغدغه آینده مسکن خود را نداشته باشد اما تبلیغات منفی بسیاری علیه ما وجود داشت.

اگر ریالی، امتیازی، زمینی و … از مرودشت استفاده کرده ام، بیایند ثابت کنند. زمان مرحوم رشیدی، زمینی که به شهربازی اختصاص پیدا کرده را به من دادند تا باشگاه شخصی بزنم ولی نپذیرفتم. آقای جهرمی استاندار، ۳۵ عدد سکه به من دادند که ۳ تا هم خودم به آن اضافه کردم و بین تمام اعضای تیم و تدارکات باشگاه تقسیم کردیم.

 

-خسته نشدید؟
سختی های بسیاری در مرودشت دیدم که به جز من هرکس دیگری بود، نمی توانست دوام بیاورد. البته نه از نظر مادی. من خیلی در این راه مبارزه کردم. زمانی، من را مادام العمر محروم کردند و در تمام مطبوعات نیز این خبر منتشر شد. من این جریان را تا مجلس و حراست سازمان نیز پیگیری کردم تا جایی که من حاکم شدم و فردی که مرا محروم کرده بود، خودش برکنار شد.

عده ای نمیخواستند مرودشت رشد کند که اگر زمانی لازم شود اسم آنها را نیز اعلام می کنم. تا کنون نیز تنها به دلیل حفظ حرمت، اسامی آنها را بیان نکرده ام تا شاید حداقل به مرور زمان، رفتار آنها اصلاح شود ولی ظاهرأ همچنان این رویه وجود دارد. شاکی نیستم ولی حرف های بسیاری در دل دارم.

 

-خلیج را فروختید؟
من خلیج را نفروختم بلکه به تربیت بدنی مراجعه کردم و گفتم دیگر توانایی اداره این تیم را ندارم و بدون هیچ چشمداشتی آن را به اداره تحویل دادم. آنها نیز تیم را به آزمایش سپردند و بخاطر حفظ تیم، با تغییر نام آن نیز مخالفتی نکردم. آنقدر این اتفاق برایم سخت بود که دو روز بعد راهی سنگاپور شدم و نزدیک به ۴۰ روز، دور از جریانات فوتبال در آنجا سپری کردم. خلیج فارس برای من مثل باغی بود که ثمره آن را می بوییدم، با آن زندگی می کردم.

 

 -دلایل افول خلیج فارس چه بود؟
متأسفانه مرودشت شهر پرحاشیه ای است، به جای اینکه مراقب کار خودت باشی، باید ۴ تا چشم هم پشت سرت داشته باشی تا ضربه نخوری! حتی همین الان هم علیه تیم خلیج موضع گیری می شود. ما به احترام شهدا و پیشکسوتان فوتبال مرودشت در مسابقات پیشکسوتان حاضر شدیم و بازیکنانمان از شهرهای اصفهان، تهران حتی کانادا و آمریکا ابراز علاقه کردند در این بازیها شرکت نمایند. با این وجود باز هم عده ای گفته بودند خلیج نباید در این مسابقات حاضر باشد در حالی که خلیج فارس، برند فوتبال مرودشت است. همه نام این تیم را بر زبان دارند حتی جوانان و نوجوانانی که آن زمان نبودند درست مثل صنعت نفت آبادان، شموشک نوشهر، … .

باعث افتخار من است که اولین تیم با نام«خلیج فارس» به نام مرودشت ثبت شد. امتیاز آن را نیزمتعلق به همه مردم این شهر می دانم. ترکیب هیئت مدیره تیم خلیج نیز از نظر اسم، بسیار قوی و دارای وزن بود چرا که حسن شبانپور نماینده شهر، علیزاده رئیس بانک ملی، سرهنگ هوشیار، چنگیز نجاتی، یعقوبی و … به نوعی تمام مسئولین رده بالای شهر، جزء هیئت مدیره بودند البته هیچ کدام هم برای این تیم هزینه نکردند.

می شد این تیم حمایت مالی شود. چرا در بیشتر شهرهای کشور، شهرداری تیم داری می کند مثل لنگرود که یک چهارم مرودشت هم نیست؟ مسئولین شهرما بیشتر به دنبال حفظ میز خود هستند و به همین دلیل برای حمایت از چنین حرکت هایی پیشقدم نمی شوند در حالی که اگر وارد این عرصه بشوند بسیار بیشتر مطرح می شوند. بسیاری از آنها انتقاد پذیر هم نیستند. خلیج یک تیم خانوادگی بود. زمان بازی های خلیج از یک روز قبل شهر تعطیل می شد. ما به ورزش مرودشت یک هویت کشوری دادیم، اگرچه همان موقع نیز ورزشکاران برجسته ای در مرودشت و در رشته های دیگر مثل وزنه برداری (موسوی ها، نجاتی ها،…)و کشتی (مرحوم احمد حامد) و … فعالیت می کردند و باعث افتخار ما هستند. افسوس که این موقعیت درک نشد و حمایت های لازم از تیم خلیج فارس صورت نگرفت.

ورزش یکی از بهترین های راه های نقابله با تهاجم فرهنگی

-اصلأ چرا باید هزینه صرف نگهداری و حفظ خلیج فارس می شد؟
مرودشت شهری است بسیار پر ظرفیت که اگر از این موقعیت استفاده نشود، استعدادهای جوانان آن در مجرای منفی قرار خواهد گرفت. مگر مقابله با تهاجم فرهنگی، بسیار مورد تأکید رهبرمان نیست؟ پس چرا مسئولین شهرستانی که آنقدر دم از جوانان می زنند، به مقوله ای پرطرفدار مثل ورزش که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز هست، نمی پردازند؟ کشاندن جوانان و خانواده ها به میادین ورزشی نیز عبادت و خدمت به جامعه است. البته وضعیت در سایر بخش ها هم همین گونه است. بیشترین آمار شهید در میان شهرستان های فارس متعلق به مرودشت است و از این نظر، در رده دوم استان هستیم ولی آیا شهر نیز به اندازه این جایگاه، رشد کرده است؟

 

-راز موفقیت خلیج در چه بود؟
– راز موفقیت ما در صداقت، کوشش و خستگی ناپذیریمان بود. ما آن زمان جز معدود تیم هایی بودیم که قراردادهای خوب با بازیکنان می بستیم و حتی پیش پرداختمان از تیم هایی مثل برق و کمای شیراز نیز بالاتر بود، اما چه کسی می تواند بیشتر از یک سال با این رویه دوام بیاورد؟ من نزدیک به ۸ سال این تیم را سرپا نگه داشتم بدون اینکه ریالی استفاده برده باشم.

ولی در برابر این همه تلاش چه دیدیم؟ اکبر میثاقیان روزی با ابومسلم برای مسابقه به مرودشت آمد. بعد از بازی گفت: متأسفم که این حقیقت را می گویم اما شب قبل عده ای از همشهریان تان، به خوابگاه ما آمدند و اطلاعات کاملی از تیم شما را به ما فروختند!!!

برای ما تمام بازیکنان یکسان بودند و هرکس که شایستگی داشت به خلیج دعوت می شد. بازیکنی از پاس گرفتم و برای اولین بار با او قرارداد بستم. نزدیک به ۱۵۰ هزار تومان به او پیش پرداخت دادیم و دوتا مسابقه هم در لیگ برای ما انجام داد بعد از آن یک دفعه این بازیکن غیب شد! عده ای به سراغ بازیکنان می رفتند و آنها را اغفال می کردند که تیم را رها کنند ولی چه کسی ضرر کرد؟ افراد دیگری آمدند و جای آنها را پر کردند و درخشیدند. بازیکنانی همچون عباد جعفری، حسن جهانی، عباد زارع و … افرادی بودند که زندگی خود را از راه خلیج فارس تأمین کردند و راضی هستند. مرودشت نیز از این رفتارها ضرر کرد.

اگر از تیم حمایت شده بود، امکانات نیز متناسب با آن رشد می کرد. همانگونه که حضور خلیج در لیگ کشور باعث چمن شدن زمین استادیوم و ساخت سکو و جایگاه و در دوره های بعدی رنگ زدن استادیوم شده بود، در صورت تداوم حضور در لیگ، این تیم می توانست باعث جذب بودجه جهت تأسیس ورزشگاه ۳۵ هزار نفری نیز بشود چرا که ظرفیت و لیاقت آن را هم دارد.

 

-چرا حضور مجدد تیم خلیج فارس در لیگ کشور، تداوم نداشت؟
مطلبی را دوست دارم مطرح کنم و از شما می خواهم آن را منعکس کنید، چرا که این مسئولان زیر دین من هستند چه این را قبول کنند چه انکار.

زمانی که ۴ سال پیش و پس از یک دوره ۱۰ ساله دوری از فوتبال مرودشت، آقایان رشیدی و شعبانی ساعت ۱۱ شب با من تماس گرفتند و گفتند آقای شبانپور می خواهد به منزل ما بیاید. دیداری حاصل شد و ایشان گفتند که قصد احیای ورزش مرودشت را دارند و بسیار با جدیت از من خواستند وارد این این قضیه شوم. با اصرار زیاد نماینده پذیرفتم که هرکاری از دستم برآید برای ورزش مرودشت انجام دهم. حتی امتیاز تیم لیگ دسته یک را هم هماهنگ کردیم تا مرودشت مجددا صاحب یک تیم در لیگ دسته یک کشور شود.

من روی حساب حرف ایشان به عنوان نماینده، زنگ زدم به محمد عباسی و حدود ۲۵ تا بازیکن جوان و خوش آتیه را جمع کردیم تا مجددأ، تیمی در خور نام مرودشت آماده کنیم. بازیکنان ۴۰ روز تمرین کردند.

هر چقدر در این مدت با نماینده تماس گرفتیم که تکلیف تیم چه شد، متاسفانه جواب ندادند. از طرفی بچه های تیم ما جوان و با انگیزه بودند و نمی توانستیم تلاش آنها را بی نتیجه بگذاریم از سوی دیگر هم آبروی ورزشی خودمان در میان بود. خودم شخصأ رفتم تهران و ۱۲ روز آنجا ماندم. نه آقای شبانپور و نه شهبازی، جواب هیچکدام از تماس های من را ندادند. هفته چهارم لیگ بود و تیمی برای خریدن پیدا نمی شد. به افراد زیادی مراجعه کردم ازجمله فتح الله زاده، شفق،  کفاشیان، نبی و …،  وگفتم ۲۵ تا جوان را ۴۰ روز به امید حضور در لیگ کشور، تمرین داده ایم، یک تیم به ما بدهید.

سرانجام با موافقت هیئت رئیسه فدراسیون، مصوب شد که یک تیم به نام خلیج فارس به من بدهند به شرطی که ۲۵ میلیون تومان بلافاصله به حساب فدراسیون ریخته شود. خودم پول نداشتم، سریع با یکی از دوستان به نام آقای قاسم رنجبر تماس گرفتم و از او خواستم هرچقدر می تواند پول بفرستد به حساب یکی از دوستان جانباز و مورد وثوقمان که ایشان مبلغ مورد نظر را یکجا به حساب فدراسیون واریز کند. بلافاصله برای هفته بعد ما هم مسابقه گذاشتند.

سریع برگشتیم و حدود ۸-۹ میلیون تومان صرف خرید لباس و رزشی، لباس فرم، توپ و دیگر وسایل مورد نیاز بازیکنان نمودم. قرارداد با هتل بستم و تیم را به سید علی حیات منش تحویل دادم و گفتم: این تیم مال خودت باشد؛ من کارها را انجام داده ام و هر کمکی هم از دستم برآید، دریغ نمی کنم، اگر مسئولین این هزینه ها را طبق وعده خودشان، به من برگرداندند که چه بهتر، اگر نه که نوش جان خودت و بچه ها.

بعد زنگ زدن به من و گفتند کارخانه داری پیدا شده و می خواهد تیم را به دست بگیرد و علیرغم اینکه بیش از ۴۰ میلیون خرج این تیم شده بود، در ازای ۲۰ میلیون تیم را واگذار کردم و گفتم بقیه این پول نوش جان جوان های مرودشت. شما فقط بدهی ۱ میلیونی به رستوران و ۵۰۰ هزار تومان به جای دیگر را پرداخت کنید، بدهی ۱۷ میلیونی به قاسم رنجبر را خودم پرداخت می کنم.

 

-سرانجام هزینه ها به شما بازگردانده شد؟
-من خودم دنبال این مسائل نبودم، وقتی دوستان این قضیه را پیگیری کردند، در نهایت تنها یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به ما پرداختند!!! در حالی که ما تنها یک سفرمان به کیش بود که دو شب در هتل ۴ ستاره اقامت داشتیم و بیش از ۹ میلیون هزینه در بر داشت. خودتان حساب کنید ببینید این پول به کجای یک تیم فوتبال می رسد؟ متاسفانه مسئولین ما دیدگاهشان کوتاه مدت است.

 

-وضعیت فعلی ورزش مرودشت و فوتبال آن، راضی کننده است؟
مسلمأ نه! استادیوم مرودشت باید الان به این روز باشد؟ این چمن بعد از ۲۰ سال نباید جایگزین شود؟ مرودشت میزبان تیم های استانی و کشوری است و این وضعیت چمن، رختکن و … در شأن این شهرستان نیست. آقای عمادی عاشق است و به خاطر عشق به فوتبال است که این سختی ها را به جان می خرد و گرنه اگر این انرژی را در تجارت به کار گرفته بود، الان موقعیتی غیرقابل قیاس با وضعیت فعلی داشت و گرنه مرودشت که چیزی ندارد.

این را بدانید که تا دیدگاه مسئولین تغییر نکند و حاشیه های ورزش از بین نرود و حقایق در رسانه ها منعکس نشود ورزش مرودشت به جایگاه اصلی خود نخواهد رسید. حتی همین مسابقات پیشکسوتان را نیز عده ای در تلاش بودند به حاشیه ببرند ولی به احترام مردم و موسی رضا عمادی، تیم خلیج در این رقابتها حاضر شد. همیشه گفتم که خلیج، مال من نیست، متعلق به تمام مردم مرودشت است. برند خوب و نام آشنایی است؛ از آن استفاده کنید.

 

-آیا دلیل عدم پیشرفت ورزش مرودشت را تنها باید در میان مسئولین شهرستان جستجو کرد؟
به هیچ عنوان. مسلمأ نحوه مدیریت کل ورزش فارس نیز بر این روند اثر گذار بوده است. الان در بیشتر رشته های ورزشی،  مرودشت، جور استان را نیز می کشد ولی متاسفانه آقای کمانه مدیرکل ورزش استان، نه تنها نتوانست شأن مرودشت را حفظ کند بلکه تیم های فوتبال فارس مثل فجر، برق، خلیج، مرصاد و … را نیز نتوانست مدیریت نماید.

 

-فوتبال امروز با گذشته چه تفاوتی دارد؟
الان جو فوتبال ایران، بیشتر تحت تأثیر مادیات است. در گذشته بازیکنان بسیار با استعدادی داشتیم که متاسفانه از امکانات خوبی برخوردار نبودند. بازیکنانی داشتیم مثل شهید خانمیرزا استواری، رضا نجات، ده بزرگی و … که اگر الان در فوتبال ایران بودند، دستمزدهای میلیاردی می گرفتند. شانس الان به بازیکنان رو کرده است ولی متأسفانه به دلیل بی مهری هایی که از سوی مسئولین وجود دارد، اغلب قهرمانان در میانه راه دلسرد شده و قید ورزش را می زنند و اطرافیانش نیز از ورزش دور می شوند. جوان باید هیجان خود را در محیط هایی مثل ورزشگاه تخلیه کند، تشویق کند، هورا بکشد.

 

-چاره چیست؟
– بگذارید علاقه مندان بیایند دور ورزش جمع شوند. وقتی کار به افراد کاربلد و مورد اعتماد سپرده شود، دیگر علاقه مندان هم می آیند و کمک می کنند، کافی است حرمت و جایگاه پیشکسوتان و خیرین حفظ شود و این اطمینان حاصل شود که هزینه های کمک شده، صرف جوانان این شهر می شود. ولی متأسفانه برخی نه تنها کمکی به پیشرفت ورزش شهر نمی کنند، بلکه علاقه مندان را نیز از آن دور می کنند.

 

-نظرتان راجع به اقدام هیئت فوتبال شهرستان مرودشت در زمینه برگزاری مسابقات باشگاهی پیشکسوتان چیست؟
-بسیار عالی! واقعا این اقدام قابل ستایش است. جا دارد که از طرف خودم و تمام بازیکنان و کادر تیم خلیج فارس، از تلاش های بی وقفه موسی رضا عمادی رئیس هیئت فوتبال مرودشت تشکر کنم. هرچند که در این شهرستان تلاش های چنین افرادی نادیده گرفته می شود و نه تنها حمایتی از آنها صورت نمی گیرد بلکه آنها را تخریب هم می کنند. باید به هیئت فوتبال مرودشت بابت تکرار موفقیت هایش تبریک گفت. مسابقات هم بسیار زیبا و جذاب بود و فرصتی مناسب دست داد تا بازیکنان و نسل جدید، با پیشکسوتان و بزرگان فوتبال این شهر آشنا شوند. پیشکسوتان نیز دلگرم می شوند.

 

-دستاورد تیم «خلیج فارس» برای فوتبال مرودشت چه بود؟
تیم خلیج فارس، در زمین خاکی امیرآباد قهرمان شد. وقتی وارد مسابقات کشوری شدیم این زمین فعلی، چمن شد. زمانی هم که دوباره  تیم بعد از ۱۰ سال راه افتاد، سکوها ساخته شد و استادیوم رنگ آمیزی شد. این دستاورد حضور خلیج فارس برای کل فوتبال مرودشت است.

روزی که قرار شد مجددأ تیم خلیج را راه اندازی کنیم، در جلسه با شورای شهر وقت اعلام کردم که باید دستی به سر و روی استادیوم کشیده شود؛ رختکن ها رنگ بخورند و حداقل لوازم سرمایشی و گرمایشی برای آنها فراهم شود. این هم افتخاری برای من است و هم مایه لذت که می بینم حداقل چهره ظاهری استادیوم بهتر شده است. آقایانی که ادعا دارند، بیایند بگویند چه اقدام مثبتی در این فضا انجام داده اند؟

آیا کسی از این مسائل یاد کرد؟ چرا این دستاوردها را جایی بازگو نمی کنند که همشهریان بدانند؟ اینها که برای استفاده شخصی من ساخته نشد، برای همه جوانان این شهر ساخته شده است، یک نفر گفت خدا پدرش را بیامرزد که چنین کاری برای بچه های ما انجام داد؟ باید از اقدامات خوب هر فردی یاد شود، از عملکرد های منفی هم انتقاد شود تا همه چیز شفاف باشد.

چطور برخی از مسئولان این شهر فرزندان خود را برای ادامه تحصیل و پیشرفت به خارج از کشور می فرستند ولی حاضر نیستند برای آسایش و رفاه جوانان این شهر کار کنند. مرودشت واقعا شهر محرومی است و به حق خود نرسیده است. دومین شهر استان، پس از شیراز، وارث عظیم ترین اثر تاریخی کشور حتی هتلی برای پذیرایی از میهمانان خود ندارد. باور کنید اگر سرمایه خود را صرف راه اندازی هتل، رستوران یا هر چیز دیگری کرده بودم، بازدهی بسیار بهتری برایم داشت.

 

-قصد ندارید دوباره به صحنه فوتبال بازگردید؟
-دیگر سن وسالم اجازه نمی دهد مستقیمأ وارد این مسائل شوم ولی اگر حرکتی انجام شود،  هر کاری از دستم برآید، دریغ نمی کند. ذاتأ عاشق ورزش و مرودشتم. واقعأ این شهر را دوست دارم و در عمل نیز ثابت کرده ام و برای فوتبال مرودشت می میرم!

 

-دوست ندارید مجددأ نام «خلیج فارس» را احیا کنید؟
– الان دیگر هزینه ۱۰، ۲۰ میلیون به هیچ جای این فوتبال نمی رسد. یک همت عالی نیاز است تا فوتبال مرودشت به جایگاه واقعی خود برسد. باید مسئولین دیدگاه خود را عوض کنند و به میدان بیایند. الان تیم آقای جاشکی نیازمند حمایت است،  اگر حمایت صورت بگیرد ما هم کمک می کنیم و همین تیم را ۴ سال دیگر به لیگ برتر هم میرسانیم، نام تیم را هم به «خلیج فارس» تغییر می دهیم.

از همین جا میتوان شروع کرد به شرط آنکه همه با تمام توان به میدان بیایند. گنج قارون هم روزی به پایان می رسد. تیم شاهین بوشهر، نساجی و … از طریق سپرده مالی و دیگر راه های اقتصادی مورد حمایت قرار گرفت، چطور است که در مرودشت چنین کارهایی نمی توان انجام داد؟ دست روی پتروشیمی می گذاریم، می گویند نمی شود، پالایشگاه، نمی شود، شهرداری نمی شود… این همه زمین در مرودشت تفکیک می شود. ۱ هکتارش را بدهند بفروشیم و خرج بچه های همین شهر کنیم. راه و برنامه داریم، به شرط آنکه صداقت در کار باشد.

 

-آیا می توان به ظهور تیم دیگری در حد و قواره خلیج فارس امیدوار بود؟
-انسانها به امید زنده اند. کسی که امیدش را از دست می دهد، زندگیش را می بازد.

«گفتگو از آرزو اسماعیلی»

  1. علی   مهر ۲, ۱۳۹۳  

    ممنون از این مصاحبه جالب. واقعا کسی هست پاسخگو باشه؟

  2. مجیب   مهر ۳, ۱۳۹۳  

    مصاحبه چالشی و خوبی بود. سوالات خوب طرح شده و پاسخ ها دقیق و زیرکانه بود. بعد از مدت ها یک مصاحبه خوب دیدیم. در کل ارزش خواندن را داشت

  3. حسن زارع   مهر ۳, ۱۳۹۳  

    یادش بخیر……….
    ما رو بردین به اون دوران زمانی که شب بازی خلیج از هیجان خوابمون نمی برد.اشک توی چشمام جمع شد. ممنون

  4. ناشناس   مهر ۴, ۱۳۹۳  

    جناب آقای شجاعی
    سلام
    خیلی وقت بود دوست داشتم بدونم الان کجا تشریف دارید.
    جوانان دهه هفتاد با تیم خلیج مرودشت زندگی میکردند و خاطرات زیادی با این تیم دارند.
    مسابقات با تیم های راه آهن تهران، ذوب آهن، ماشین سازی، سپیدرود رشت، نساجی قائم شهر، ابومسلم و … فراموش نشدنی است.
    بازیکنان آن زمان: مهران، پرویز سپهر، رمضان، بهرام، کوروش، قهرمانی، حیات منش، بهاری و …. یادشان بخیر.
    من و بسیاری از همشهریان مدیون شما هستیم؛ شما روزهای خوشی برایمان به ارمغان آوردید.
    هنوز صدای بوق حسام و دف آقای صالحی در گوشم هست.
    مردم مرودشت نیازمند مدیران لایق ورزشی همچون شما هستند.

    بابت تمام زحمات شما سپاسگذارم
    در پناه حق باشید.

    باتشکر
    ناشناس

  5. شهاب   مهر ۶, ۱۳۹۳  

    اقای شجاعی درود بر شما مرد استقامت و شجاعت و مردمی
    اقای شجاعی این ورزش را که دست نا ورزشان است را نجات دهید ایا میشود روزی بازگردید و دل مردم را شاد کنید دوستون داریم از طرف خودم و بقیه دوستان پای شما وامیستیم

  6. منصور   مهر ۶, ۱۳۹۳  

    سلام خدا وکیلی لذت بردم از مصاحبه حقیقت است شجا عی مردی دوست دارم

  7. منصور   مهر ۶, ۱۳۹۳  

    براووووو به این مصاحبه

  8. اميد   مهر ۱۲, ۱۳۹۳  

    سلام من امروز خواندم عالی بود تا امثال شجاعی نیان فوتبال مرودشت درست نمیشه فوتبال مرودشت شده مثل محلات خوش به حال ریس روسا

  9. شهرام   مهر ۳۰, ۱۳۹۳  

    ba slm khedat aghaye shojaei pishkesvate ghadimiyie varzesh fars va marvdasht va tashakor mikonam babat tamamie zahamat bi javab dar salhaye motemadi.

  10. ابراهیم   مهر ۳۰, ۱۳۹۳  

    salam . be yade un roozhayi ke tanha sargarmi va tafrih ma javanhaye marvdasht didane footbale khalije bud. va be yade shoarhaye un rooz(haji jun doostet darim)

  11. علی عسکری   آذر ۱۶, ۱۳۹۳  

    حاج شجاعی عزیز سلام – یادش بخیر سال ۷۳ من جوانترین بازیکن تیم بودم – علی عسکری هستم – خوشحالم عکستو دیدم – از این سر دنیا برات درود میفرستم

  12. حسينييييي   آذر ۱۸, ۱۳۹۳  

    فوتبال مرودشت شده باند بازی…با این رییس جدید بدتر هم میشه…حالا ببینین..

  13. حمید   اسفند ۹, ۱۳۹۳  

    حاج محمدحسین مرد پرتلاشی است که دین زیادی به گردن مرودشت داره ولی به نظرمن نباید از اعتبار خودش برای این رئیس …. هزینه می کرد.

  14. مصطفی زر هپوش   فروردین ۷, ۱۳۹۶  

    درود بر حاجی


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر