شاید جاده از دلت آگاه نبود که راه بر تو بست و دلت شکست. شاید جاده یادش نبود اشتیاق رفتنت برای دیدنشان چه اندازه زیاد است که اینگونه با تو خوب تا نکرد. اشک هایت گواه خوبی است که دلتنگی…
دهمین روز بهار ۹۴، معلمی که سراپایش شوق دیدار ۱۵ شاگرد کوچکش بود، به حادثه ای از راه باز ماند و اینک چشمان اشک بار او از غم دوری، دیدنی است.
به گزارش دریافتی “پارس دشت” از روابط عمومی اداره آموزش و پرورش مرودشت، مریم ظفر قنبر نژاد، معلم دلسوز دبستان ابن سینا مجتمع آموزشی ثامن الائمه روستای لوربالاجوق ارومیه، ۲۷سال سابقه تدریس در مقطع ابتدایی روز دهم فروردین در حوزه استحفاظی شهرستان مرودشت در حال بازگشت به شهر خود به همراه همسر و پسرش دچار حادثه تصادف شدند و از ناحیه کمر دچار شکستگی مهره شد.
نکته جالب در دیداری که با ایشان انجام گرفت، دلتنگی شدید و دلواپسی برای دانش آموزانش فارغ از درد جسمی بود. این معلم تنها دلیل گریه و بیتابی اش را نگرانی از سرگردانی دانش آموزانش بیان کرد.
او در تماسی که با مدیر مدرسه خود داشت از حال شاگردانش پرسید. اشک های وی حین این گفتگو و نگرانی آشکار در سیمایش، بیان گر عشق سرشار به حرفه اش و دلبستگی مادرانه اش به دانش آموزان بود.