۱۲:۲۸:۱۸ - یکشنبه ۳ آبان ۱۳۹۴
حق آبه فروشی‌های میلیاردی/ ۹ شهرستان درگیر بحران کم آبی
سلامت نیوز- بحران آب کار را به خرید و فروش میلیاردی حق‌آبه‌ها رسانده است. این بحران بویژه در دشت‌های مرکزی ایران به شکل ملموس‌تری خودنمایی می‌کند. در کنار هزاران چاه عمیق و نیمه عمیق غیرمجاز، چاه‌های مجاز نیز به راحتی قابل برداشت نیست.   به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق اینجا آب

image_13940803531182

سلامت نیوز- بحران آب کار را به خرید و فروش میلیاردی حق‌آبه‌ها رسانده است. این بحران بویژه در دشت‌های مرکزی ایران به شکل ملموس‌تری خودنمایی می‌کند. در کنار هزاران چاه عمیق و نیمه عمیق غیرمجاز، چاه‌های مجاز نیز به راحتی قابل برداشت نیست.

 

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق اینجا آب حکم کیمیا دارد و پروانه بهره‌برداری هر چاه تا سه میلیارد تومان به فروش می‌رسد. از ٢٠ هزار حلقه چاه مجاز و غیرمجاز در شیراز تعداد اندکی آب قابل استحصال دارند.

 

سطح آب هر روز پایین‌تر از قبل می‌رود. اگر تا ٣٠ سال پیش با حفر چاه ١٠٠ متری به آب می رسیدید امروز باید عمق چاه‌ها ٣٠٠ متر باشد. روزگاری با همان چاه‌های ١٠٠ متری باغات پسته استان فارس قابل آبیاری بود اما آنقدر آب زیر زمین را تخلیه کردند تا بحران فرونشست دشت ها و خالی شدن ذخایر نمایان شد. در پی بروز این اتفاق خشکی باغات پسته و از بین رفتن سرمایه‌های مردم فلات مرکزی نتیجه محتوم خواهد بود که هشدار آن چند سالی هست از سوی دست اندرکاران تولید پسته به گوش می‌رسد.

 

٢,٨ میلیارد تومان برای یک چاه
برای حفظ سرمایه و یا شاید بهتر باشد بگوییم حفظ بقا، خرید و فروش آب روز به روز با بهای بیشتر انجام می‌شود. بین محلی‌ها حقه چاه مصطلح است. هر چاه ٩۶ حقه دارد. کشاورزان کهنه‌کار دشت‌های مرکزی می‌گویند اگر مدار را بر ۶ بنا بگذاریم هر حقه چاه ١۴۴ سهم دارد. قیمت هر سهم نیز ٢٠ میلیون تومان محاسبه می‌شود. بنابراین یک چاه با ١۴۴ سهم بیش از دو میلیارد و ٨٠٠ میلیون تومان قیمت دارد.داستان غم انگیزی است وقتی تاریخچه عمیق‌تر شدن چاه‌ها را می‌خوانید.

 

جلیل مظهری رئیس اتحادیه پسته یکی از استان‌های پسته‌خیز داستان باغداری خود را می گوید. در سال ١٣۴٩ که از اداره آبداری مجوز ١٠٠ متر چاه را گرفته بود پس از چند سال بهره‌برداری، آب چاهش رو به اتمام رفت. او دوباره در سال ١٣۶٠ به اداره آب مراجعه کرد و آنها این‌بار مجوز حفر چاه ١٧٠ متری دادند. آب چاه ١٧٠ متری در سال ١٣٧٠ خشک و دوباره داستان افزایش عمق تکرار شد و اداره آبداری به مظهری مجوز چاه ٢۴٠ متری دادند. هر روز بر عمق چاه‌ها افزوده شد و ذخایر آب زیرزمینی بیشتر تحلیل رفت.

 

مظهری می‌گوید: آیا اداره آب این افت سطح آب‌های زیرزمینی را نمی‌دید؟ آیا در جریان از دست رفتن آبهای زیرزمینی نبود؟ شاید کشاورزان بی سواد نمی‌دانستند که چه اتفاقی در حال رخداد است اما آیا مسئولان وزارت جهادکشاورزی هم نمی‌دانستند چه بحرانی پیش روست؟

 

ریشه عمیق غیرمجازها
در کنار چاه‌هایی که مجوز بهره‌برداری داشتند و هر روز عمیق‌تر می‌شدند؛ رشد قارچ‌گونه چاه‌های غیرمجاز هم بر این بحران دامن زد و آنقدر شیره جان طبیعت را مکیدند که دیگر جانی برای بقا باقی نمانده، غافل از اینکه مرگ طبیعت مساوی است با از بین رفتن سکونتگاه‌های تاریخی.

مانند هر کار غیرمجاز دیگری، آمار دقیقی از تعداد چاه‌های غیرمجاز وجود ندارد. ولی بنا بر گفته‌هایی از جمله برآوردهای عیسی کلانتری مشاور رئیس جمهور در امور آب از ۷۶۴هزار حلقه چاه موجود در کشور، تعداد ۳۷۰ هزار حلقه غیرمجاز است و مسئولان استانی معتقدند از این تعداد ١٨ هزار حلقه چاه غیرمجاز در استان فارس وجود دارد که ٩ هزار و ٢٠٠ حلقه از این تعداد به تاید وزارت نیرو رسیده است. مبنای ١٨ هزار حلقه‌ای چاه‌های غیرمجاز حکایت از وجود ۵ درصد از این چاه‌ها در استان فارس دارد.خشکسالی‌های پی درپی که تقریبا از سال ۷۸ در فارس آغاز شد و به مدت ۷ سال به طول انجامید، وضع منابع آب زیرزمینی فارس و شیراز را بسیار شکننده و بحرانی کرد و بارندگی‌های سال گذشته نیز نتوانست سفره های آب زیرزمینی استان را به خوبی تغذیه کرده و برداشت سال های اخیر را جبران کند. حفر چاه های جدید بویژه چاه های غیرمجاز که به صورت غیرکارشناسی و با عمق غیراستاندارد در مناطق مختلف ایجاد می شود به شکنندگی وضع فعلی منابع آبی دامن زده و بعضا خسارات جبران ناپذیری در این مناطق برجای می‌گذارد.

 

لوله‌ها در دشت‌های مرکزی سبز می‌شود
بین کشاورزان و باغداران دشت‌های مرکزی ایران لوله سبز شدن مرسوم است. از گذشته همواره باغداران برای آنکه چاه ریزش نکند و پمپ از ریزش احتمالی محفوظ باشد داخل چاه لوله‌هایی کار می‌گذاشتند. با گذشت زمان لوله‌های کار گذاشته شده از چاه بیرون می‌زد. هر سال بر میزان بیرون زدگی لوله ها اضافه می‌شد و کشاورزان اصطلاحا می‌گفتند لوله سبز شده است. اما در واقع این همان نشست دشت‌ها بود. با بیرون کشیده شدن آب‌های زیرزمینی هر سال سطح دشت‌ها پایین‌تر می‌رفت و بنابراین لوله‌های کار گذاشته شده بیشتر بیرون می‌زد. اکنون استان فارس در حالی هشتمین سال متوالی خشکسالی را پشت سر می گذارد که این خشکسالی در تاریخ صد سال گذشته در این استان بی سابقه بوده است. استان فارس در ١٠ سال گذشته کاهش بارندگی بین ۵ تا ۶۵ درصد را تجربه کرده است. با وجود این خشکسالی طی ۵٠ سال گذشته آب‌های زیرزمینی با استفاده از فناوری و حفر چاه های عمیق برداشت شده و در سال های خشکسالی دیگر ذخیره ای در آبخوان ها باقی نمانده است.

 

٩ شهرستان درگیر بحران کم آبی
کمبود آب در استان فارس طی سال‌های اخیر شرایط را به جایی رسانده که اکنون ۵٠٠ روستای استان با بحران آب مواجه شده اند و ٩٠درصد دشتهای فارس نیز مشکل برداشت آب دارند. به واسطه وقوع بحران کم‌آبی در استان فارس، تامین آب پایدار برای شهرستان‌های کازرون، فسا، جهرم، فیروزآباد، داراب، فسا و مرودشت و شهرهای حاجی‌آباد و بیضاء، با مشکلات جدی مواجه است. امروز با مفهومی سرو کار داریم تحت عنوان توان اکولوژیک منطقه که طبق این مفهوم باید تمام تلاش بر این اصل استوار باشد که بالاتر از توان اکولوژیک منطقه بارگذاری نکنیم.

اما متاسفانه در طول سال‌ها عواملی باعث شده که در بسیاری از نقاط کشور استفاده بیش از ظرفیت منطقه را شاهد باشیم. برآیند برنامه‌ریزی‌های گذشته ما با حجم سرمایه‌گذاری صورت گرفته منجر به دامن زده شدن به تمرکز جمعیت در برخی نقاط کشور شده است. در حال حاضر دو سوم از جمعیت کشور در یک سوم از مساحت کشور زندگی می‌کنند و اگر این یک سوم را نیز با نگاه جزئی‌تر بررسی کنیم خواهیم دید ۶٠ درصد تمرکز در این یک سوم نیز در حوزه کلان‌شهرها وجود دارد. معنای دیگر این حرف آن است که ما در نقاطی از مساحت کشور بسیار بالاتر از توان اکولوژیک منطقه جمعیت مستقر کرده‌ایم و وقتی چنین اتفاقی حادث می‌شود شما ناگزیر خواهید بود تمامی منابع حوزه اکولوژیک را به سمت کلان‌شهر هدایت کنید.

 

تغییر چهره سکونتگاه‌های کشور
اما با ادامه این روند دیگر مناطقی که قبلا جاذبه‌های فراوانی برای زندگی داشته کم کم تغییر چهره می‌دهد و انگیزه‌ها برای ماندن را کمرنگ می‌کند. اتفاقی که برای برخی از مناطق مرکزی ایران امروز از سوی تحلیلگران قابل پیش بینی است. به عبارت دیگر با خالی شدن منابع آب زیرزمینی که محل تامین ٨٠ درصد از آب استان فارس را تشکیل می‌دهد؛ مناطق خشک شده کم کم خالی از سکنه می‌شود و جمعیت این مناطق به سمت دیگر مناطق با منابع آبی برقرار گسیل می‌شوند. در این نقل و انتقالات نیز شهرها بویژه کلان‌شهرهای کشور جاذبه بیشتری برای مهاجر پذیری دارند و این درحالی است که امروز کلان‌شهرهی کشور نیز با تنش‌های آبی شدیدی مواجه هستند. اصلی‌ترین انگیزه برای انتخاب محل زندگی موضوع اشتغال است و اشتغال ارتباط مستقیم با سرمایه‌گذاری دارد و هدایت سرمایه‌گذاری به طور مستقیم و غیرمستقیم برعهده دولت است.

 

عمق کف شکنی‌ها به ۵٠٠ متر هم می‌رسد
٩٠ درصد از دشت‌های فارس برای برداشت آب با مشکل روبه روست و حتی در برخی از این دشت‌ها برداشت ممنوع اعلام شده است. در این دشت‌ها از افت ٣٠ سانتی متر آب تا ٣,۵ و حتی چهار متر هم مواجه هستیم که این نشان دهنده عمق بحران است. در برخی از شهرستانهای استان از جمله شهرستان جهرم عمق کف شکنی به حدود ۵٠٠ متر می رسد که این به گفته کارشناسان یک فاجعه است.

به همین دلیل است که مسئولان معتقدند فارس به‌عنوان یکی از سه استان در کشور است که بدترین وضعیت را به‌لحاظ منابع آب تجربه می‌کند. تا ١٠ سال قبل هیچ کس فکر نمی‌کرد روزی برسد که رودخانه‌ها، تالاب‌ها، چشمه‌ها و حتی منابع زیرزمینی آب دچار بحران شده و خشک شود اما امروز تقریبا تمام دشت‌های استان فارس جز قسمت اندکی از این استان با بحران بی‌آبی و کم‌آبی دست و پنجه نرم می‌کند. امروز بخش اعظم اقتصاد استان فارس را کشاورزی تامین می‌کند ولی اگر دیدگاه‌ها در بخش‌های مختلف خصوصا کشاورزی تغییر نکند، کشاورزان و شهروندان هر سال شاهد شرایط بدتری خواهند بود.

 

تولید هندوانه و برنج در دشت‌های بحرانی
علی‌رغم تمام برخوردها، توصیه‌ها، تاکیدها و اقدامات، هنوز فارس تامین کننده هندوانه و گوجه کشور است و همچنان در بخش‌هایی از این استان کشاورزان برنج را با استفاده از منابع آب‌های زیرزمینی کشت می‌کنند. در حال حاضر در بخش‌هایی از شهرستان فسا آب نوبت‌بندی شده و مرودشت که زمانی قطب کشاورزی و تامین کننده بخش عمده‌ای از گندم فارس و کشور بود، در تامین آب شرب مورد نیاز مشکل دارد. در چنین شرایطی است که کارشناسان کاشت برنج در استان فارس را خیانت به تمام مردم می‌دانند. چراکه دشت‌های فسا، جهرم،‌ داراب، ارسنجان دارای شرایط نامناسبی به لحاظ منابع آبی است و فرونشست بسیاری از دشت‌ها در مناطق مختلف استان فارس وضعیت بحرانی دارد به طوریکه تصاویر و فیلم‌های تهیه شده از مناطق مختلف نشان‌دهنده وضعیت بسیار بحرانی دشت‌های فارس است.

 

سفره‌ها ٢٠ متر پایین‌تر رفت
در طول سال های گذشته ١٠٠ میلیارد مترمکعب بیشتر از توان آبی کشور استفاده شده است و اکنون پیکر نحیف منابع آبی دیگر توان برآورده کردن انتظارهای روزافزون را که گاه با منافع فردی و محلی گره خورده است، ندارد. و گفته قائم مقام وزیر نیرو بر این نکته تاسف‌بار تاکید دارد که سطح سفره های آب زیرزمینی بر اثر استفاده بی رویه از ذخایر آبی کشور در طول سال های گذشته ٢٠ متر افت کرده است. بارندگی های سالانه در کشور کاهش یافته و این مسئله بر ذخایر سفره های آبی کشور هم تاثیر منفی داشته است.

در حال حاضر در ۶٠ دشت اصلی و بزرگ در مرکز ایران افت سطح آب زیرزمینی به دو متر و و در برخی دشت‌ها به ٣ متر رسیده است ضمن آن که ما شاهد آخرین مرحله بیابان زایی یعنی نشست زمین هستیم که این مرحله زمانی اتفاق می افتد که فرآیند افت سطح زیرزمینی استمرار داشته باشد. اکنون دشت توس بین ۵ تا ١٠ سانتی متر و دشت کازرون ۵ سانتی متر درحال نشست است و در مناطقی چون اردبیل ، میناب و میبد و یا کلاه قاضی در جنوب اصفهان شکاف های عمیق ایجاد شده است و در جنوب تهران نیز در حال تجربه بیشترین میزان فرونشست زمین با رقم باورنکردنی ٣۶ سانتی متر در سال هستیم که این رقم ٩٠ برابر شرایط بحرانی است.

 

برداشت آب در دوره خشکسالی ۵٠ درصد افزایش یافت
براساس یک تحقیق دانشگاهی دیگر، متوسط بارندگی در استان فارس در طول چهل سال گذشته ٣٠٠ میلی متر در سال به ثبت رسیده است .محقق این طرح دانشگاهی با بررسی روند میزان بارندگی در دهه ١٣٨٠ در استان فارس با بیان اینکه متوسط بارندگی های فارس در این دهه روندی کاهشی داشته است این را کی از علل بحرانی شدن وضعیت آب در استان فارس عنوان می کند.

در این تحقیق آمده است استان فارس در ١٠ سال کاهش بارندگی بین ۵ تا ۶۵ درصد را تجربه کرده است .مقایسه میزان بارش ها در سال ٨٢ به عنوان سال ترسالی با میزان بارندگی های دو سال پیاپی از سال ٨۶ تا ٨٨ به عنوان دو سال با شدیدترین دوران خشکسالی نشان می‌دهد در استان فارس در سال ٨٢ با ٩١ میلی متر بارندگی بیشتر از متوسط ۴٠ سال یعنی معادل ٣٩١ میلیمتر بارش، میزان ۵۶/۶ میلیارد مترمکعب آب برداشت شده است این در حالی است که برداشت ها در سال ٨٨ در اوج خشکسالی در استان ، ٩/١ میلیارد مترمکعب افزایش یافته است .در همین مدت میزان برداشت از سفره های زیرزمینی توسط هر چاه در سال ٨٨ نسبت به سال ٨٢ ، ۵١ هزار مترمکعب افزایش داشته است .

دکتر صوفی یکی از محققان بخش آبخیزداری مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس می‌گوید: تعداد چاه های استان فارس در سال ٨٢ حدود ٧٢ هزار و ۵٠٠ چاه بود. اگر چه تعداد چاه ها در استان به دلیل خشک شدن بخشی از آن ها به ۵٩ هزار و ٧٠٠ چاه در سال ٨٨ رسید اما میزان برداشت توسط تمامی چاه ها از ۵۶/۶ میلیارد مترمکعب درسال ٨٢ به ۴۵/٨ میلیارد مترمکعب در سال ٨٨ رسیده است .وی اظهار می‌کند: در سال ٨۶ تا ٨٨ که مجموع نزولات جوی فارس صد در صد کاهش داشته، برداشت آب‌های زیرزمینی در استان نزدیک به ۵٠ درصد رشد داشته است.

 

تغییر مدیریت اوضاع را بحرانی‌تر کرد
بنا بر تاکید کارشناسان عامل انسانی و نبود مدیریت صحیح در برداشت از ذخایر آب های زیرزمینی از عوامل اصلی بحران آب در کشور و بویژه در استان فارس است. این درحالی است که وقتی تاریخ کشورمان را مرور می‌کنیم می‌بینیم نگاه سنتی حاکم بر مدیریت منابع آب کشور برپایه همین استراتژی استوار بوده است. دست کم می‌توانیم بگوییم از زمان کوروش با توجه به منشور موجود از آن زمان، خشکسالی یک بخشی از واقعیت‌های اقلیم ایران بوده است.

بویژه فلات مرکزی ایران تحت تاثیر این دوره‌های خشکسالی قرار داشته است. اما مدیریت آب در طول تاریخ ایران همواره با پیش‌فرض حفاظت انجام شده است. استفاده از قنات و آبخوان‌ها برای ذخیره آب و حفاظت از رودخانه‌ها و تالاب‌ها با همین نگاه انجام می‌شد. این در شرایطی است که تغییر مدیریت منطقه‌ای حوضه‌های آبریز به مدیریت استانی در ادوار گذشته، درگیری‌های استانی را باعث شد. کشمکش‌ها بین استان ها برای سهم‌گیری بیشتر از آب‌ سبب شد منابع آبی هرچه بیشتر تضعیف و به سمت خشکیدگی پیش رود. این تغییر کم کم این خطر را ایجاد می‌کند که اختلاف و نزاع آب بین استان‌ها درگیرد.

 

وقتی دخل و خرج نابرابر شد
بررسی‌ها نشان می‌دهد یکی از علت‌های صدمات وارده به منابع آب سطحی و زیرزمینی از دست رفتن مدیریت حوضه‌ای آب بود. ما در کشور شش حوضه اصلی آب داریم. برای پایدار ماندن این حوضه‌ها باید دخل و خرجشان با هم برابر باشد در غیر این صورت ناپایداری ایجاد خواهد شد که گریبان طبیعت و مردم را خواهد گرفت. این شش حوضه قبلا در قالب آب‌های منطقه‌ای مشخصی با پایش این حوزه‌ها اداره می‌شد و از خطوط جغرافیایی تبعیت نمی‌کرد اما در طول دوره‌های گذشته و بر اثر قانونی که به تصویب رسید این حوضه‌های آبریز تبدیل شد به حوضه‌های استانی.

اتفاقی که افتاد این بود که در یک حوضه آبی رقابت عجیبی برای برداشت آب از مناطق البته با نیت خیر توسعه ایجاد شد اما ظرفیت همان ظرفیت گذشته بود. یعنی مدیریت مصارف از نگاه مدیریت منطقه‌ای به نگاه استانی و مدیریت استانی با نگاه مصرف و نه با نگاه پایداری مناطق تبدیل شد. به این ترتیب اکثر حوضه‌های آبی ما میزان طرح‌های آبی مطالعه شده، در دست اجرا و عملیاتی شده‌شان بیشتر از ظرفیت طبیعی مناطق انجام شد و در بعضی از حوضه‌ها کارهای تعریف شده دوبرابر ظرفیت منابع دیده شد. معنی این امر روشن است یعنی منابع سطحی و زیرزمینی در آینده در تنگنای بیشتر قرار خواهد گرفت و نزاع بین استانی آغاز می‌شود و این کاری خلاف اصول توسعه پایدار است.


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر