۶:۲۶:۵۴ - پنجشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۴
ناگفته های یک سکوت…/ گفتگو با محمد هادی و علیرضا صالحی، برندگان ۵ مدال بازیهای آسیایی ۲۰۱۵
مقدمه: قصه قهرمانان مرودشتی که با اراده و تلاش فردی، افتخار می آفرینند و کم مهری می بینند، بدل به بخشی از حافظه مردم این شهر شده است. دیدن برخی از نوجوانان و جوانان مرودشتی که از سکوهای قهرمانی جهان، آسیا و کشور بالا می روند و هنگام برگشت، سکوتی دامنگیر را جلو چشمان خود

812226233_79340

مقدمه: قصه قهرمانان مرودشتی که با اراده و تلاش فردی، افتخار می آفرینند و کم مهری می بینند، بدل به بخشی از حافظه مردم این شهر شده است. دیدن برخی از نوجوانان و جوانان مرودشتی که از سکوهای قهرمانی جهان، آسیا و کشور بالا می روند و هنگام برگشت، سکوتی دامنگیر را جلو چشمان خود می بینند، هنوزغصه دارمان می کند.

 

به راستی وظیفه نهادی چون شورای شهر که همواره درگیر حاشیه و جنجال است در برابر قهرمانان ورزشی و جوانان نخبه ما چیست؟ کدام روز قرار است از الگوهای ورزشی شهرمان حمایت کنیم و سرانجام این ماجرا کجاست؟

 

اگر وظیفه خود را انجام دهیم، غصه ها اگر ناپدید نشوند لااقل کم رنگ تر خواهند شد.

ناشنوایان این شهر، صدایی به وسعت توانمندی های بی پایان خود را برای گوش هایی که هنوز می شنوند، به صدا در آورده اند، آن ها را بشنویم

***

 

لطفأ خودتان را برای آشنایی مخاطبان معرفی نمایید.

محمدهادی صالحی هستم. متولد سال ۱۳۶۳٫

 

از چه سالی به ورزش رو آوردید و در این مدت زیر نظر چه مربیانی کار کرده اید؟

از سال ۸۰ تا کنون در رشته دو و میدانی فعالیت دارم و زیر نظر مربیانی همچون علی اکبر فرقانی، جواد صغادی، مرحوم ید پناهی و …، تمرین کرده ام.

 

تاکنون چه افتخاراتی در دو ومیدانی کسب کرده اید؟

در سطح کشور که مقام های زیادی دارم. در سطح جهانی می توانم به عنوان سوم رشته پرش ارتفاع المپیک ناشنوایان استرالیا(۲۰۰۵)، مقام سوم پرش ارتفاع رقابت های جهانی ترکیه(۲۰۰۸)، مقام سوم پرش ارتفاع المپیک ناشنوایان تایوان (۲۰۰۹) و عنوان ششم رقابت های المپیک ناشنوایان بلغارستان اشاره کنم. در سطح آسیایی نیز در مسابقات آسیایی کره جنوبی(۲۰۱۲) در سه رشته پرش ارتفاع، پرش طول و ۴*۴۰۰ متر عنوان اول را به دست آوردم.

print_taipei

امسال مسابقات آسیایی در چه کشوری برگزار شد و چه مقام هایی به دست آوردید؟

امسال تایوان میزبان مسابقات بود که به لطف خدا توانستم عنوان قهرمانی پرش ارتفاع، مقام دوم پرش طول و عنوان سوم پرش سه گام را برای کشورم به دست بیاورم.

 

چطور وارد دنیای ورزش قهرمانی شدید؟

من اوایل به صورت تفریحی والیبال بازی می کردم. یکی از دوستانم به نام آقای مهدی میری، پیشنهاد داد که رشته دو ومیدانی را امتحان کنم، بعد از چند جلسه خودم هم به این رشته علاقه مند شدم.

 

چه کسی حامی شما برای ورود به ورزش بود؟

مرحوم پدرم، اولین حامی من در این راه بودند که امروز جای ایشان در میان ما و در این پیروزی ها بسیار خالی است.

رشته دو و میدانی یکی از سخت ترین رشته های ورزشی است. آیا برقراری ارتباط با مربی هنگام آموزش تکنیک های دشوار این رشته، برایتان مشکل ایجاد نمی کند؟

بله. برقرار کردن ارتباط با مربی دشوار است و بیشتر فشار بر روی خود بازیکن است. من خودم شخصأ بیشتر سعی می کنم فیلم ببینم و یا تمرین بازیکنان شنوا را از نزدیک نگاه کنم مخصوصأ وقتی در اردوی تیم ملی هستم.

 

وضعیت شهرستان مرودشت در رشته های مختلف پرش چگونه است؟

متاسفانه شرایط برای رشته هایی مثل پرش ارتفاع، طول، سه گام و… مناسب نیست. در حقیقت ما اصلأ محلی برای تمرین نداریم و مجبوریم هفته ای سه روز برای تمرین به شیراز برویم که وقت و انرژی زیادی از ما می گیرد.

 

آیا در میان دونده های شنوای شهرستان، کسی در رشته های پرش فعالیت دارد؟

تا آنجا که بنده اطلاع دارم، خیر.

IMG-20151005-WA0063

آیا با وجود دو ورزشکار ناشنوا که در سطح المپیک دارای مدال هستند(شما و خانم مژده مردانی)، تشکیلات مطلوب برای ساماندهی ورزش های ناشنوایان در مرودشت وجود دارد؟

خیر. متأسفانه فعالیت های ورزش ناشنوایان در مرودشت، همگی به صورت فردی دنبال می شود.

 

ظاهرأ قبل از مسابقات مصدوم شدید

بله. من از ناحیه زانو آسیب دیده ام و به عقیده برخی از پزشکان، باید زانویم را عمل کنم ولی این مسئله را از مربیان مخفی نگه داشتم چرا که می دانستم اگر بدانند من آسیب دیده هستم، نمی گذارند در مسابقات شرکت کنم. اگر آسیب ندیده بودم، می توانستم مدال های خوش رنگ تری کسب کنم.

 

با تمام این دشواری ها، آیا پس از کسب عناوین متعدد جهانی و آسیایی، حمایت های لازم از شما صورت می گیرد؟

فکر نمی کنم مسئولین حتی ما را بشناسند! ما تمام تلاشمان را می کنیم و بیشتر از بازیکنان شنوا، وقت و انرژی صرف می کنیم. نتیجه های بسیار خوبی هم می گیریم ولی مسئولین حتی برای استقبال از ما نیز به خود زحمت نمی دهند که بیایند.

 

تحصیلات خود را هم ادامه داده اید؟

متأسفانه یکی از مشکلاتی که ناشنوایان مرودشت با آن روبرو هستند، این است که در مرودشت فقط تا سوم راهنمایی امکان تحصیل فراهم است و بچه هایی که دوست دارند ادامه تحصیل بدهند یا باید به شیراز بروند یا در مدارس عادی تحصیل کنند که بسیار سخت است. من هم تا سوم راهنمایی در مرودشت تحصیل کردم ولی بعد به دلیل همین شرایط سخت و از سویی بخاطر روی آوردن به ورزش قهرمانی و مشکلات مربوط به آن، دیگر نتوانستم ادامه بدهم.

 

به مربی گری هم فکر می کنید؟

همین الآن هم به مربیان در امر آموزش سایر بازیکنان کمک می کنم.

 

با توجه به اینکه شما یک ناشنوای قهرمان هستید، حمایت لازم را از دو نهاد بهزیستی و اداره ورزش و جوانان شهرستان دریافت می کنید؟

خیر. حمایت خاصی صورت نمی گیرد.

khanvade

آقای صالحی، شما تشکیل خانواده هم داده اید

بله. من سال ۸۸ با سرکار خانم زهره زارع ازدواج کردم که ثمره آن یک پسر ۴ و نیم ساله به نام محمدحسن(همنام مرحوم پدرم) است.

 

محمدحسن هم به ورزش علاقه دارد؟

بله. خیلی علاقه دارد و با من به سر تمرین می آید.

 

دوست دارید پسرتان جا پای خودتان بگذارد؟

همانطور که خودم با علاقه رشته دو ومیدانی را انتخاب کردم، محمدحسن هم باید هر رشته ای را خودش دوست دارد، ادامه بدهد.

 

بزرگترین آرزویتان چیست؟

قهرمانی المپیک.

 

اگر به شما بگویند که فقط یک بار می توانید صدایی را بشنوید، دوست دارید صدای چه کسی یا چه چیزی باشد؟

تا حالا به چنین چیزی فکر نکرده ام!

 

در پایان صحبتی باقی مانده که دوست داشته باشید بیان کنید.

دوست دارم از حمایت های خانواده و همسرم تشکر کنم که همیشه همراه من بوده اند.

 

در ادامه این مصاحبه، دقایقی را با ابوذر صالحی، برادر این قهرمان به گفتگو نشستیم.

چه خصوصیاتی در وجود بچه های ناشنوا برجسته است؟

بچه های ناشنوا، بسیار پر انرژی و مسئولیت پذیر هستند و کارهایی را که به آنها محول می شود با دقت بسیار زیادی انجام می دهند. فکر می کنم این از بارزترین خصوصیات ناشنوایان عزیز است.

 

از تلاش و حمایت های پدرتان، مرحوم حاج محمدحسن صالحی، برای رفع مشکلات فرزندان ناشنوای این شهر، بیشتر برایمان بگویید.

ایشان حدود دو سال، بالکن چاپخانه که محل کارش بود را در اختیار انجمن ناشنوایان قرار داد، تا بچه ها بتوانند دور هم جمع شوند و فرصت حضور در اجتماع را داشته باشند.

زمانی در این شهر، پدرم به دنبال یک یک بچه های ناشنوایی که سراغ داشت می رفت تا خانواده های آنها را تشویق کند که فرزندان خود را به مدرسه بفرستند. ایشان به دلیل اینکه آن زمان تعداد دانش آموز کم بود، گاهی خودش و با هزینه شخصی برای خواهرم معلم خصوصی می گرفت. محمدهادی هم با تشویق و حمایت های پدرم ورزش را شروع کرد.

 

به عنوان خانواده یک قهرمان ناشنوا، در این سال ها با چه مشکلاتی روبرو بوده اید؟

در حال حاضر بیشتر قهرمانان این شهرستان در رشته های مختلف، با مشکلات بسیاری روبرو هستند و از کمبود امکانات رنج می برند ولی این شرایط برای قهرمانان ناشنوا، به مراتب دشوارتر است. محمدهادی از سال ۸۰ تا کنون در اغلب ایام سال، بیش از سه جلسه در هفته برای تمرین به شیراز مراجعه می نماید و همین رفت و آمد، استرس بسیار زیادی برای خانواده های آنها ایجاد می کند.

 

برای رفع این مشکلات، تلاشی هم کرده اید؟

ما تمام هزینه های قهرمان را خودمان پرداخت کرده ایم و به لطف خدا مشکلی در این زمینه نداشته ایم ولی بخش اعظم مشکلات این بچه ها و خانواده های آنها، به دلیل عدم وجود پیست تمرین و امکانات مورد نیاز دو ومیدانی در مرودشت ایجاد شده است. متأسفانه در این سال ها، مسئولین بارها وعده داده اند که محل تمرین مناسبی برای ورزشکاران دو ومیدانی فراهم کنند ولی هنوز این اتفاق نیفتاده است.

حتی حمایت های معنوی هم از این قهرمانان صورت نمی گیرد. اگر مسئولین، به این بچه ها توجه درخور شأنشان داشتند، مسلمأ می توانستند نتایج بهتری کسب کنند. الآن برادر من با پای مصدوم در مسابقات شرکت می کند و چنین عناوینی را در رقابت نا برابر با ورزشکاران کشورهای مختلف و دارای امکانات به دست می آورد. محمد هادی باید پایش را به تیغ جراحی بسپارد که حتی در این زمینه نیز حمایت صورت نمی گیرد.

 

دغدغه دیگری هم برای محمدهادی دارید؟

با توجه به اینکه هادی صاحب مدال المپیک ناشنوایان بوده و در قوانین وزارت ورزش هم سهمیه ای در ادارت برای استخدام قهرمانان المپیکی در نظر گرفته شده است، بحث استخدام برادرم را پیگیری کردیم ولی متأسفانه وعده های مسئولین محقق نشد و همکاری لازم را نداشتند.

 

هنوز برخی از خانواده ها، فرزندانی را که دارای محدودیت های جسمی هستند، در خانه نگه می دارند و به نوعی آنها را از دید جامعه پنهان نگه می دارند. چه صحبتی با آنان دارید؟

مسلمأ ورود این فرزندان نازنین به جامعه، دشواری هایی دارد و نیازمند صبر و حوصله خانواده است ولی این بچه ها توانایی های زیادی دارند که نباید اجازه بدهیم زیر سایه کم توجهی و افکار نادرست، هدر بروند. به عنوان برادر کوچکتر، از تمام این خانواده ها درخواست می کنم که فرزندان عزیزشان را به میان جمع بیاورند. اجازه بدهند آموزش ببینند تا بتوانند مثل سایرین در جامعه زندگی کنند.

 

سپاس از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.

متقابلأ بنده نیز از تلاش شما متشکرم.

 

IMG_20151009_155749

علیرضا صالحی، دیگر عضو کاروان ورزشکاران ناشنوای کشور در مسابقات آسیایی تایوان بود که توانست دو مدال خوش رنگ برای ایران به ارمغان بیاورد. دقایقی را با ایشان و مادر محترمشان به گفتگو پرداختیم.

 

جناب صالحی خودتان را برای آشنایی بیشتر مخاطبان معرفی کنید و بگویید از چه سالی ورزش را شروع کردید.

علیرضا صالحی هستم، متولد ۷۱/۳/۲۰٫ از سال ۸۹ ورزش را شروع کردم.

 

چطور وارد رشته دو ومیدانی شدید؟

از بچگی به ورزش علاقه داشتم. با عمویم ورزش می کردم. بعدها دوست خوبم، محمد هادی صالحی من را با رشته دو ومیدانی آشنا کرد. کلأ دوست دارم برای حفظ سلامتی خودم و هیجان رقابت، ورزش قهرمانی را دنبال کنم.

 

مربیانتان چه کسانی بودند؟

آقای جواد صغادی و دوست خوبم محمدهادی صالحی.

 

تحصیلات را تا چه سطحی ادامه دادید؟

تا سوم راهنمایی همراه دیگر دوستانم بودم ولی دبیرستان را مجبور شدم در هنرستان فنی و حرفه ای در کنار دانش آموزان شنوا بگذرانم.

 

از مسابقات تایوان و شرایط آن بیشتر برایمان بگویید. این اولین حضور شما در مسابقات بین المللی بود؟

بله. شرایط بسیار سختی بود. هوای شرجی خیلی روی ما اثر داشت. از طرفی غذاهای آنجا نیز مناسب ما نبود و متأسفانه آشپز هم همراه تیم اعزام نشده بود. به همین خاطر در مدتی که تایوان بودیم، خوراک ما فقط سیب زمینی بود! همین باعث شد خیلی از نظر بدنی تحت تأثیر قرار بگیریم.

مشکل دیگری هم که وجود داشت، این بود که مواد مختلف مسابقه پشت سر هم بود و تا مسابقه دو ۴ در ۱۰۰ متر تمام شد، با تمام خستگی، به ایستگاه پرش ارتفاع رفتم. به هرحال خوشحالم که با تمام این سختی ها توانستم مدال نقره ۴ در ۱۰۰ متر و مدال برنز پرش ارتفاع را به دست بیاورم.

IMG_20150930_032419000

آیا فعالیت های دیگری هم در کنار ورزش دارید؟

بله. بنده عضو گروه سرود ناشنوایان مرودشت هستم.

 

سال های گذشته، شاهد حضور هیئت عزاداری ناشنوایان در مراسم ماه محرم بودیم. آیا امسال هم این هیئت فعال خواهد بود؟

بله. با کمک خدا و امام حسین(ع) امسال هم هیئت عزاداری ناشنوایان فعال خواهد بود.

 

در انجمن ناشنوایان چه فعالیت هایی انجام می شود؟

برنامه های سرود، آموزش زبان اشاره، آموزش احکام و رفتارهایی که نیاز است برای حضور در جامعه بلد باشیم، به ناشنوایان آموزش داده می شود. فرصتی هست که دور هم جمع شویم.

 

چه آرزویی دارید؟

سلامتی خانواده ام و همچنین دوست دارم خدا همیشه کمکم کند تا بتوانم ورزشم را ادامه بدهم و بتوانم سر کار بروم.

 

در پایان اگر صحبتی باقی مانده، می شنویم.

امیدوارم که به ما هم به اندازه ورزشکاران شنوا، اهمیت داده شود. ما موقع اعزام به مسابقات هم به بهزیستی و هم به اداره ورزش اطلاع دادیم که به مسابقه می رویم ولی هیچ کدام از مسئولین این اداره ها و سایر اداره ها حتی برای استقبال هم نیامدند.

 

IMG_4507

مادر محترم این قهرمان که در این مصاحبه همراه بود، در ادامه گفتگو به چند سوال ما پاسخ گفت:

خانم صالحی، مادر یک قهرمان بودن، چه حسی دارد؟

من و پدر علیرضا زندگی خود را وقف فرزندمان کرده ایم و علیرضا هم جواب زحمت های ما را داد. ما برای تربیت علیرضا خیلی تلاش کردیم، گاهی برای آموزش یک کلمه، آن را هم می نوشتم، هم نشانش می دادم تا اینکه آن را یاد بگیرد. چون اعتقاد داشتم باید همه چیز را یاد بگیرد. حس قابل توصیفی نیست، این آرزوی هر پدر و مادری است که پسرش را بر سکوی قهرمانی ببیند؛ خیلی شیرین و دلچسب است.

 

این اولین باری بود که علیرضا در یک رویداد بین المللی حاضر می شد، برایتان سخت نبود؟

خیلی سخت بود. بازی ها را دنبال می کردیم. علیرضا خیلی تلاش کرده بود و اگر شرایط تغذیه و مسابقات مناسب بود، و مصدومیت هم نداشت، حتمأ مقام بهتری کسب می کرد. تمام این مدت دلشوره داشتیم و خیلی بی تاب بودیم. یک مقدار برقراری ارتباط برایمان سخت بود و تا زمانی که برنگشتند، دلمان آرام نگرفت.

 

در این مسیر، چه مشکلاتی پیش روی شما بود؟

مهمترین مشکلی که با آن دست به گریبان بودیم، مشکل نداشتن زمین تمرین است. مجبوریم سه روز در هفته بچه ها را به شیراز بفرستیم و این برای خانواده ها بسیار سخت است.

ما تمام هزینه های فرزندانمان را خودمان می پردازیم و تا جایی که توان داشته باشیم در خدمت بچه ها هستیم. سعی کرده ایم آنچه در توان داشته ایم انجام دهیم ولی یک سری از مسائل از عهده ما خارج است و از وظایف مسئولین و نهادها به شمار می رود.

اما انگار مسئولین، این بچه ها را فراموش کرده اند. حتی یک نفر از مسئولین مرودشت نیامد به این بچه ها یک خسته نباشید ساده هم بگوید!

 

شاید اطلاع نداشته اند

در این دنیای پیشرفته، همه با اینترنت و رسانه ها آشنایی دارند. مگر می شود از چنین مسائلی اطلاع نداشته باشند؟ اصلأ قابل قبول نیست. کما اینکه قبل از اعزام هم در جریان قرار گرفته بودند.

 

در حال حاضر مهم ترین دغدغه شما چیست؟

ما تمام شرایط زندگی را با هر سختی که هست برای علیرضا فراهم کرده ایم، تنها نگرانی ما اشتغال اوست. ما مردمی هستیم که اعتقاد داریم «بنی آدم اعضای یکدیگرند» چرا در عمل این را نشان نمی دهیم؟ خانواده های این فرزندان نیاز به حمایت بیشتری از سوی دولت دارند.

 

خانم صالحی شما نه تنها با اتفاقی که برای فرزندتان پیش آمد و منجر به از دست دادن شنوایی او شد، کنار آمدید بلکه با حمایت های خود باعث شدید که پله های ترقی را طی کند. چه صحبتی با خانواد های مشابه خود دارید؟

این بچه ها، دنیایی از استعداد هستند که نیاز است با حوصله آن ها را شناسایی کرده و پرورش دهیم. مسلمأ این خواست و مشیت خداست که هر انسانی چقدر از نعمت های او برخوردار باشد. من اعتقاد دارم که این یک آزمون الهی برای ما بعنوان خانواده های این فرشته هاست. خدا می خواهد ببیند که آیا ما توانایی پرورش آنها را داریم یا نه، چون واقعا بحث تعلیم وتربیت آنها دشوار است. ولی اگر ما توانستیم این گونه کودکان را به نحو شایسته تربیت کنیم، کاری انجام داده ایم. نباید به هیچ عنوان ناشکری کرد یا خدای نکرده آنها را از دید جامعه پنهان کنیم.

 

صحبتی اگر باقی مانده است، به گوش جان می شنویم.

علیرضا مایه افتخار ماست. از اینکه پسری دارم که از همه نظر سالم است، قهرمان آسیا شده، فعال، اجتماعی و با نشاط است، به خودم می بالم و خدا را شکر می کنم.

دوست دارم به طور ویژه از خانم ملیحه شعبانی تشکر کنم. ما شاید این بچه ها را به دنیا اورده ایم و بزرگ کرده ایم ولی خانم شعبانی خیلی برای آموزش آنها خیلی تلاش کرده است.

از شما هم که در میان این همه بی توجهی مسئولین، به سراغ این بچه ها آمدید، بسیار سپاسگزارم.

 

 

«گفتگو از آرزو اسماعیلی»

«هفته نامه مرودشت»


ويژه نامه
تعداد شماره ها: 1
  • دريافت مرودشت
  • آرشيو
  • تازه های خبر
    پیشنهاد سردبیر